کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تزاور
لغتنامه دهخدا
تزاور. [ ت َ وُ ] (ع مص ) یکدیگر را زیارت کردن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || برگشتن از چیزی و مایل شدن از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه ) (از اقرب الموارد) (از...
-
جستوجو در متن
-
متزاور
لغتنامه دهخدا
متزاور. [ م ُ ت َ وِ ](ع ص ) همدیگر را زیارت کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || برگشته از چیزی و مایل شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزاور شود.
-
منتجم
لغتنامه دهخدا
منتجم . [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) روشن و تابان . (غیاث ) (آنندراج ). برآمده و طلوع کرده . (از ناظم الاطباء). فروزان . درخشان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گفت حق در آفتاب منتجم ذکر تَزّاور کذا عن کهفهم . مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 60).هر پیمبر که درآید د...
-
برگردیدن
لغتنامه دهخدا
برگردیدن . [ ب َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بازپس آمدن . واپس آمدن . مراجعت کردن . (فرهنگ فارسی معین ). برگشتن . (ناظم الاطباء). بازآمدن . بازگشتن . رجعت کردن . عدول کردن : برگردیدن از دین ؛ ارتداد. (یادداشت دهخدا). اِعتتاب . اًقراء. اِقورار. اِلتحاد. اً...