کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترکمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترکمنی
لغتنامه دهخدا
ترکمنی . [ ت ُ ک َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به ترکمن ، ترکمانی . چون قالیچه ٔ ترکمنی ، اسب ترکمنی و جز این ها. و رجوع به ترکمان و ترکمانی و ترکمن شود.
-
ترکمنی
لغتنامه دهخدا
ترکمنی . [ ت ُ ک ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سیرچ است که در بخش شهداد شهرستان کرمان و 54 هزارگزی باختر شهداد بر سر راه مالرو سیرچ به کرمان است و 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
لرگاه
لغتنامه دهخدا
لرگاه . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از بخش مینودشت شهرستان گرگان ، واقع در 12 هزارگزی جنوب مینودشت کوهستانی و سردسیر دارای 75 تن سکنه شیعه ٔ فارسی و ترکمنی زبان . محصول آن غلات و ابریشم و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرا...
-
گالی کش
لغتنامه دهخدا
گالی کش .[ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میوه دشت شهرستان گرگان ، واقع در 10 هزارگزی جنوب مینودشت . دامنه ، معتدل مرطوب مالاریائی ، دارای 115 تن سکنه . فارسی و ترکمنی ، آب آن از رودخانه ٔ اوغان ، محصول آنجا برنج ، غلات ، ابریشم ، توتون ، سیگار، لبنیات ...
-
حسینا
لغتنامه دهخدا
حسینا. [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان . 19هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . کوهستانی . معتدل . سکنه 50 تن . زبان فارسی ، ترکمنی . آب از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، لبنیات ، ابریشم . شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی زنان باف...
-
حصارچه
لغتنامه دهخدا
حصارچه . [ ح ِ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرگلان بخش مانه شهرستان بجنورد. واقع در 78هزارگزی شمال باختری مانه ، سر راه شوسه بجنورد به حصارچه .ناحیه ای است کوهستانی . گرمسیر. دارای 667 تن سکنه میباشد. ترکمنی زبانند. از رودخانه و چشمه و قنات مشروب م...
-
قپان
لغتنامه دهخدا
قپان . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس . 6000 گزی خاوری گنبد قابوس سر راه فرعی گنبد قابوس به مراد تپه . محلی است کوهپایه معتدل و سکنه ٔ آن 460 تن ترکمنی است . آب آن از رودخانه ٔ گرگان و محصول آنجا غلات ، حبوبات و ...
-
خان چارباغ
لغتنامه دهخدا
خان چارباغ . (اِخ ) موضعی است در29 هزارگزی جنوب شرقی شهر قندهار بین خط 65 درجه و 31 دقیقه و 47 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و خط 31 درجه و28 دقیقه و 30 ثانیه ٔ عرض البلد شمالی واقع و از علاقه داری درجه اول مربوط به حکومت درجه اول اندخوی و متعلق به حکومت اع...
-
گنبدقابوس
لغتنامه دهخدا
گنبدقابوس . [ گُم ْ ب َ دِ ] (اِخ ) شهرستان گنبدقابوس قبلاً از نظر اداره ٔ آمار و ثبت احوال مرکز دشت گرگان ولی از نظر تقسیمات کشوری یکی از بخشهای شهرستان گرگان بود و در سال 1328 به شهرستان تبدیل گردید. حدود و خلاصه مشخصات آن بشرح زیر است :حدود: از طر...
-
خانقاه
لغتنامه دهخدا
خانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) علاقه داری درجه ٔ اول مربوط بحکومت درجه ٔ اول آقچه و متعلق بحکومت کلان شبرغان و در حوزه ٔ ولایت مزارشریف واقع است ، این علاقه در 11 هزارگزی جنوب قلعه ٔ قدیمه و شمال غربی آقچه قرار دارد و بین خط 66 درجه و 9 دقیقه و 23 ثان...
-
استراباد
لغتنامه دهخدا
استراباد. [ اِ ت َ ] (اِخ ) استرآباد. دهی نزدیک جرجان . (منتهی الارب ). شهریست [ بناحیت دیلمان ] بردامن کوه نهاده بانعمت و خرم و آبهای روان و هوای درست و ایشان به دو زبان سخن گویند یکی به لوترای استرابادی و دیگری به پارسی کردانی و از وی جامه های بسیا...