کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترکمان چای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترکمان چای
لغتنامه دهخدا
ترکمان چای . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) قریه ای از اعمال تبریز. (مرآت البلدان ).قصبه ای است در مغرب میانه بر سر راه زنجان به تبریز. رجوع به ترکمان (قصبه ٔ ترکمان ) و کلمه ٔ بعد شود.
-
واژههای مشابه
-
کلاته ترکمان
لغتنامه دهخدا
کلاته ترکمان . [ ک َ ت ِ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ربع شامات بخش ششتمد شهرستان سبزوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
پیرعلی ترکمان
لغتنامه دهخدا
پیرعلی ترکمان . [ ع َ ت ُ ک َ ] (اِخ ) از ترکمانان معاصر میرزا شاهرخ . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 145).
-
تپه ترکمان
لغتنامه دهخدا
تپه ترکمان . [ت َپ ْ پ َ ت ُ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باراندوزچای است که در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه و در بیست و یک هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و در مسیر راه ارابه رو ترکمان واقع است . جلگه ای معتدل و سالم است . و 75 تن سکنه دارد. آب آن از رود باران...
-
سالم ترکمان
لغتنامه دهخدا
سالم ترکمان . [ ل ِ م ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) اسم او محمود بیک از مشاهیر و معاریف ترکمان است شخصی بسیار آرمیده و خوشرفتار و مصاحب بود. بشعر شهرت دارد و در اسلوب مثنوی طبع خوبی داشت «یوسف و زلیخا» را تتبع کرده است و در حقیقت اگر نامش «یوسف و زلیخا» نبود آن...
-
علیخان ترکمان
لغتنامه دهخدا
علیخان ترکمان . [ ع َ ن ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) وی شاعر و از نزدیکان سلطان یعقوب خان ترکمان (متوفی در سال 896 هَ . ق .) بوده است . (از الذریعه آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 753).
-
مقیمی ترکمان
لغتنامه دهخدا
مقیمی ترکمان . [ م ُ ی ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) میرزا حسن بیگ شکراوغلی از شاعران قرن یازدهم هجری است . از اوست :مرا افتاد در دل آتش از جایی که از غیرت نمی خواهم که چشم غیر بر خاک ترم افتد.و رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
ایلک ترکمان
لغتنامه دهخدا
ایلک ترکمان . [ ل َ ک ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) ایلک خان . رجوع به ایلک خان شود.
-
ترکمان کندی
لغتنامه دهخدا
ترکمان کندی . [ ت ُ ک َ ک َ ](اِخ ) دهی از دهستان بهی است که در بخش بوکان شهرستان مهاباد و 8 هزارگزی خاور بوکان و هفت هزار و پانصد گزی شوسه ٔ بوکان به میاندوآب قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و 338 تن سکنه دارد آب آن از چشمه و محصول آنجا غله و چغندر ...
-
چم ترکمان
لغتنامه دهخدا
چم ترکمان . [ چ َ ت ُ ک َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است از مزارع قریه ٔ طایقان قم ». (از مرآت البلدان ج 3 ص 264).
-
اعجم قلی ترکمان
لغتنامه دهخدا
اعجم قلی ترکمان . [ اَ ج َ ق ُ ی ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) شاعری است که اصل وی ازشیراز است و در هندوستان بدنیا آمده است . صاحب مرآت الخیال آرد: شیرازی الاصل است و در هندوستان متولد شده [و] ترکمان تخلص میکند. جوان خوش رو و خوش گو و خوشخوو خوش خلق و خوش صحبت ...
-
خدای داد ترکمان
لغتنامه دهخدا
خدای داد ترکمان . [ خ ُ دِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) وی یکی از سرداران ظهیرالدین بابر است و چون در جنگ بین ظهیرالدین بابر و سلطان اوزبک خان شیبانی هزیمت بر قشون بابر افتاد و از قشون بغیر از «ده دوازده نفر در موکب عالی کس نماند و سهام اصحاب ظلم و ظلام به اعلام...
-
واژههای همآوا
-
ترکمانچای
لغتنامه دهخدا
ترکمانچای . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) (عهدنامه ٔ...) در اواخر سال 1241 هَ . ق .. (1828 م .) قشون دولت روس علی رغم عهدنامه ٔ گلستان که بر اساس آن بیش از نیمی از سرزمین قفقاز را در تصرف خود در آورده بود با حمله ٔ ناگهانی بطرف ایران سرازیر شدند و لشکریان ایران...