کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترکان رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترکان رود
لغتنامه دهخدا
ترکان رود. [ ت ُ ] (اِخ ) رودی است که از کوههای خرقان برمی خیزد و بولایت قزوین می ریزد. و رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 222 شود.
-
واژههای مشابه
-
یاقوت ترکان
لغتنامه دهخدا
یاقوت ترکان . [ ت َ ] (اِخ ) نام دختر براق حاجب از امرای گورخان قراختای که در کرمان سلطنت میکرد و به سال 634 هَ . ق . درگذشت . یاقوت ترکان منکوحه ٔ اتابک قطب الدین محمودشاه یزدی بود. (از تاریخ گزیده ص 529). ترکان خاتون زوجه ٔ اتابک سعدبن ابوبکربن سعد...
-
ده ترکان
لغتنامه دهخدا
ده ترکان . [ دِه ْ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 33هزارگزی شمال اشترنیان . دارای 725 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
شاه ترکان
لغتنامه دهخدا
شاه ترکان . [ ت ُ ] (اِخ ) نام زوجه ٔ سلطان شمس الدین التتمش و مادر سلطان رکن الدین فیروز شاه . چون فیروز شاه بعد از مرگ پدر در سال 633 هَ . ق . بسلطنت رسید مادر او شاه ترکان زمام مملکت را به دست گرفت و دست به انتقامجویی از مخالفان زد و پسر صلبی خود ...
-
شاه ترکان
لغتنامه دهخدا
شاه ترکان . [ هَِ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سلطان و فرمانروای قوم ترک . || (اِخ ) اختصاصاً افراسیاب تورانی . (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) : شاه ترکان سخن مدعیان می شنودشرمی از واقعه ٔ خون سیاووشش باد.حافظ.
-
قتلغ ترکان
لغتنامه دهخدا
قتلغ ترکان . [ ق ُ ل ُ ت َ ] (اِخ ) زن سلطان قطب الدین حاکم کرمان . قطب الدین به سال 651 هَ . ق . که به فرمان منکوقاآن مغول به سلطنت کرمان رسید. قتلغترکان را به نکاح درآورد. وی زنی عاقله بود. او را از قطب الدین دختران آمدند قطب الدین به سال 655 هَ . ...
-
لشته ٔ ترکان
لغتنامه دهخدا
لشته ٔ ترکان . [ ل ت َ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) فشته ٔ ترکان که نام موضعی است . رجوع به تاریخ سیستان حاشیه ٔ صص 401- 402 شود.
-
خان ترکان
لغتنامه دهخدا
خان ترکان . [ ت َ ] (اِخ ) دختر براق حاجب سرسلسله ٔ ترکان قراختایی کرمان است . چون براق بسال 642 هَ . ق . فرمان یافت (در مدرسه ای که خود بظاهر در کرمان در محله ٔ ترک آباد ساخته بود بخاک سپرده شد) از او چهار دختر و یک پسر باقی ماند به اسامی زیر: دخترا...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) بنت طغماج خان بن بوغراخان و زوجه ٔ ملکشاه سلجوقی بود. چون وی خواهان آن بود که فرزندش محمود با وجود صغر سن به ولایت عهدی ملکشاه برگزیده شود و خواجه نظام الملک وزیر به فرزند دیگر ملکشاه ، برکیارق نظر داشت غبار کدورت و نزاع ...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) خواهر اتابک یزد علأالدین و زوجه ٔ اتابک محمدبن سعدبن ابی بکر (658 - 660 هَ . ق .) بود چون ابوسعد درگذشت پسر صغیرش محمد نامزداتابکی شد و بعلت خردسال بودن مادر او ترکان خاتون بتدبیر ملک قیام کرد و با کفایت بسیار زمام امور ...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) دختر سلطان جلال الدین منکبرنی بود که هلاکوخان مغول در سال 656 هَ . ق . بپاس خدمات الملک الصالح پسر بدرالدین لؤلؤ یکی از ملوک ایوبی ، او را بزوجیت به الملک الصالح داد. هنگامی که قوبیلای قاآن بر تخت خانی مغول جلوس کرد و س...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) قتلق ترکان ، دختربراق حاجب و زوجه ٔ قطب الدین سلطان بود و پس از درگذشت شوهرش قطب الدین محمد سلطان بن حمیر تاینکو بامر هلاکو تاج ایالت کرمان را به فرزند خود حجاج سلطان تفویض کرد و خود به ضبط امور ملک و مال پرداخت تا آنگاه ...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) مادر سلطان محمد خوارزمشاه دختر یکی از امرای ترک بود و چون قبول همسری سلطان تکش نمود کسان و نزدیکان خود را در کارهای دولتی دخالت داد و هر ناحیه ای که بدست تکش یا سلطان محمد گشوده می شد، یکی از خواص ترکان خاتون بحکومت آن من...
-
ترکان خاتون
لغتنامه دهخدا
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ )دختر ارسلان خان و زوجه ٔ سلطان سنجربن ملکشاه سلجوقی بود که بسال 535 هَ . ق . پس از استیلای گورخان پادشاه قراختای بر سنجر، باسارت گورخان درآمد و گورخان او را حریف مجلس بزم خویش ساخت وی بسال 551 هَ . ق . در اسارت ترکان درگذش...