کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تروم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تروم
لغتنامه دهخدا
تروم . [ ت َ رَوْ وُ م ُ ] (ع مص ) سخریه کردن به کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
واژههای مشابه
-
ترؤم
لغتنامه دهخدا
ترؤم . [ ت َ رَءْ ءُ ] (ع مص ) بخشودن و مهربان شدن بر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ترحم بر کسی . (اقرب الموارد) (المنجد). || ناله کردن و آرزومند شدن ناقه به بچه . (از اقرب الموارد). || مشتاق شدن به چیزی . (از المنجد).
-
جستوجو در متن
-
مترأم
لغتنامه دهخدا
مترأم . [ م ُ ت َ رَءْ ءِ ] (ع ص ) مهربان بسیار بارحم و مروت و شفیق و حلیم . (ناظم الاطباء). و رجوع به ترؤم معنی اول شود.
-
شاذلی
لغتنامه دهخدا
شاذلی . [ ذِ ] (اِخ ) علی بن عبداﷲبن عبدالجبار... مکنی به ابوالحسن استاد گروه شادلیه ٔ صوفیه ٔ اسکندریه . (منتهی الارب ذیل ش د ل ). و در تاج العروس ترجمه ٔ مفیدی از وی آمده است از جمله در وجه معروف شدن او به شادلی نویسد: سید القطب الامام ابوالحسن علی...
-
جا
لغتنامه دهخدا
جا. (اِ) معروف است که مکان و مقام باشد. (برهان ). محل . مَعان . مستقر. موضع: عَثار؛ جای هلاک و بدی . خُنُس ؛ جای آهوان . وَأطَه ؛ جای ژرف از آب و جای بلند و مرتفع. نَجد؛ جای بلند. مندح ، معاث ؛ جای فراخ . اَذین ؛ جائی که بانگ نماز از هر جهت در آنجا ...