کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ترعة
لغتنامه دهخدا
ترعة. [ ت ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است بشام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نصر گوید: موضعی است به شام ، بعضی روات بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
-
ترعة
لغتنامه دهخدا
ترعة. [ ت ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است به صعید اعلی که صبر از آنجا آرند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ترعة عامر. (معجم البلدان ). رجوع به ترعه ٔ عامر شود.
-
ترعة
لغتنامه دهخدا
ترعة. [ ت ُ ع َ ] (ع اِ) به سریانی بمعنی در. (از المعرب جوالیقی ). از الفاظ دخیل است . (نشوء اللغة ص 91). در. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). باب . (ناظم الاطباء): فتح ترعة الدار؛ ای بابها. (اقرب الموارد) (از المنجد). ...
-
ترعه ٔ آتس
لغتنامه دهخدا
ترعه ٔ آتس . [ ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) ترعه ای است که در حدود سال 481 ق .م . بوسیله ٔ خشایارشا بین دریای مغرب و بحر احمر در دامنه ٔ کوه آتس حفر گردید و این عمل یکی از تدارکات لشکرکشی بزرگ خشایارشا بشمار آمد. و رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص ...
-
ترعه ٔ سوئز
لغتنامه دهخدا
ترعه ٔ سوئز. [ ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ ءِ ] (اِخ ) قناةالسویس . (المنجد). ترعه ای که بحر احمر را به دریای متوسطمتصل میکند و طول آن 168هزار گز است و به سال 1869 م . از بورسعید (پورت سعید) تا بندر سوئز حفر گردید. (از المنجد). ترعه ٔ سوئز بوسیله ٔ «فردینان دو...
-
ترعه ٔ عامر
لغتنامه دهخدا
ترعه ٔ عامر. [ ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ترعةُ عامر. جایی است در صعید بالا، بر کنار نیل . در آنجا یک قسم ماهی کوچکی که آن را صرایری نامند بحد فراوان یافت می شود و این ماهی خار (تیغ) زیادی در داخل ندارد. (از معجم البلدان ). رجوع به ترعة شود.
-
واژههای همآوا
-
طراح
لغتنامه دهخدا
طراح . [ طَ ] (ع ص ) جای دور. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طراح
لغتنامه دهخدا
طراح . [ طَرْ را ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
-
طراح
لغتنامه دهخدا
طراح . [ طَرْ را ] (ع ص ) بیرنگ گر. گرده ریز. نقشه ریز. آنکه طرح افکند. نقاش .
-
طراح
لغتنامه دهخدا
طراح . [ طُرْ را ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 34هزارگزی شمال باختری اهواز کنار کرخه ، کنار راه شوسه ٔ اهواز به سوسن گرد. دشت ، گرمسیر با 120 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کرخه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و گل...
-
جستوجو در متن
-
سوئز
لغتنامه دهخدا
سوئز. [ ءِ ] (اِخ ) ترعه ای است در خاک مصر که بحرالروم (مدیترانه ) را بدریای سرخ متصل میکند و در قرن 19 میلادی بوسیله ٔ فردینان دُلِسپس فرانسوی حفر شده وآمریکاییان آنرا به پایان رسانیدند. طول این ترعه از بندر سوئز در ساحل بحر احمر تا پرت سعید در بحرا...
-
ترع
لغتنامه دهخدا
ترع . [ ت ُ رِ ] (ع اِ) ج ِ تُرْعة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی سبزه زار (از شرح نصاب )، و در کنزاللغات نوشته که ترع بوستانها و درجه ها، و این جمع ترعه است که بالضم باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به تُرْعة شود.
-
است
لغتنامه دهخدا
است . [ اِ ] (اِخ ) (کانال ...) ترعه ای که موز و رُن را به مُزِل و سائن مرتبط می سازد.