کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترزن
لغتنامه دهخدا
ترزن . [ تْرِ / ت ِ رِ زِ ] (اِخ ) از شهرهای یونان قدیم واقع در ساحل شرقی شبه جزیره ٔ پلوپونز بر جنوب یونان . و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 801 و اعلام تاریخ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی شود.
-
ترزن
لغتنامه دهخدا
ترزن .[ ت َ رَزْ زُ ] (ع مص ) وقار پیدا کردن در چیزی و ثبات ورزیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
توؤد
لغتنامه دهخدا
توؤد. [ ت َ وَءْ ءُ ] (ع مص ) آهسته رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمهّل و ترزّن در کار و رفتار و تأنی و تثبت در آن .(از اقرب الموارد). || پوشیدن . || ربودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
الب
لغتنامه دهخدا
الب .[ اِ ] (اِخ ) بزبان چک «لاب » رود بزرگ چکسلواکی (بوهم ) و آلمان که وارد دریای شمال می گردد. این شط از بوهم سرچشمه گرفته از کوههای «ژآن » سرازیر می گردد و ناحیه ٔ «هرادک کرالوسد» و «پاردوبیتس » را مشروب می کند و پس از اتصال به «مولدو» از «تِرِزَن...