کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تردید کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تردید کردن
لغتنامه دهخدا
تردید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) موافقت نکردن و دودله شدن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
قابل تردید
لغتنامه دهخدا
قابل تردید. [ ب ِ ل ِ ت َ ] (ص مرکب ) مشتبه . تردید کردنی .
-
جستوجو در متن
-
اشکال کردن
لغتنامه دهخدا
اشکال کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایراد گرفتن . تردید و شک کردن در مطلبی یا کاری .
-
نه آوردن
لغتنامه دهخدا
نه آوردن . [ ن َ وَ دَ ] (مص مرکب ) در انجام کاری تردید کردن . کسی را از کردن کاری بازداشتن .
-
ممانه
لغتنامه دهخدا
ممانه . [ م ُ مان ن َ ] (ع مص ) تردد کردن در روایی حاجت کسی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تردید کردن در بجا آوردن نیاز کسی . (از اقرب الموارد). اندیشه کردن در کاری . (تاج المصادر بیهقی ).
-
دل دل کردن
لغتنامه دهخدا
دل دل کردن . [ دِ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مردد ماندن . تردید. دودلی . مردد بودن . دودل بودن . (یادداشت مرحوم دهخدا). تردید داشتن . دودلی و بی تصمیمی . مردد بودن در اقدام به کاری یا دست بازداشتن از آن . (فرهنگ لغات عامیانه ). دلادل کردن . (فرهنگ عوام )...
-
بشک افتادن
لغتنامه دهخدا
بشک افتادن . [ ب ِ ش َ اُ دَ ] (مص مرکب ) بشک شدن . به تردید و دودلی افتادن . شک کردن . رجوع به شک و بشک شدن شود.
-
شک کردن
لغتنامه دهخدا
شک کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به شک افتادن . تردید کردن . خلاف یقین کردن . ارتیاب . مراء. ممارات . مریه . امتراء. بیقره . (از یادداشت مؤلف ) : هیچ شک می نکنم کآهوی مشکین تتارشرم دارد ز تو مشکین خط آهوگردن . سعدی .هر جای که بگذری بدان خوبی کس ش...
-
من من کردن
لغتنامه دهخدا
من من کردن . [ م ِ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صریح نگفتن . تمجمج . تجمجم . تغمغم . (یادداشت مرحوم دهخدا). منگ منگ کردن . جویده جویده و نوعی تودماغی حرف زدن . کلمات را جویده جویده و به صدای آهسته و به صورتی نامفهوم ادا کردن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال ز...
-
واگردانیدن
لغتنامه دهخدا
واگردانیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) زیر و زبر نمودن . سرنگون کردن . (ناظم الاطباء). || بازگردانیدن . (زوزنی ) (ناظم الاطباء). مراجعت دادن . (ناظم الاطباء). || تکریر. تکرار. (زوزنی ). اعاده . تردید. (یادداشت مؤلف ).
-
گمان کردن
لغتنامه دهخدا
گمان کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شک کردن . تردید کردن : در هستی خدای گروهی گمان کنندوندر سخاوت تو نکرده ست کس گمان . فرخی . || پنداشتن . تصور کردن . صورت بستن : تو گمان کردی که کرد آلودگی در صفا غش کی هلد پالودگی . مولوی .- امثال :گمان میکند عل...
-
شک داشتن
لغتنامه دهخدا
شک داشتن . [ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) تردید داشتن . مقابل یقین داشتن . (یادداشت مؤلف ). شک کردن : ندارم هیچ شک کاین داوری رابجز یزدان عادل نیست داور. ناصرخسرو.گر ترااشکال آید در نظرپس تو شک داری در انشق القمر.مولوی .
-
لیت و لعل
لغتنامه دهخدا
لیت و لعل . [ ل َ ت َ وُ ل َ ع َ ل ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اگر مگر. کاشکی و شاید: با هزار لیت و لعل فلان کار بکرد؛ با اگر مگر بسیار...- به لیت و لعل ؛ به کاشکی و شاید.- به لیت و لعل گذرانیدن ؛ با اظهار شک و تردید دفعالوقت کردن .