کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترخان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترخان کردن
لغتنامه دهخدا
ترخان کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ترخان فرمودن . بمنصب ترخانی رسانیدن : به شکر آن دو هفته ماه تابان سپه را کرد چندین سال ترخان . یحیی بن سیبک نیشابوری .و رجوع به ترخان فرمودن و ترخان و ترخانی شود.
-
واژههای مشابه
-
علی ترخان
لغتنامه دهخدا
علی ترخان . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) (امیر سید...) وی از سرداران میرزا شاهرخ بود و با امیر شاه ملک مأمور تسخیر خوارزم گردید و توانستند که آن ولایت را بدون جنگ و خونریزی تسخیر کنند. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 585).
-
صوفی ترخان
لغتنامه دهخدا
صوفی ترخان . [ ت ُ] (اِخ ) اسماعیل . رجوع به اسماعیل صوفی ترخان شود.
-
ترخان آباد
لغتنامه دهخدا
ترخان آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اورامان است که در بخش رزاب شهرستان سنندج و 68هزارگزی شمال رزاب و 2هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مریوان به رزاب واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 250 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و لبنیات و توتو...
-
ترخان بیگم
لغتنامه دهخدا
ترخان بیگم . [ ت َ ب ِ گ ُ ] (اِخ ) یکی ازشش زن سلطان احمد میرزا بود و نسبش به امرای ترخانی میرسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 96 شود.
-
چال ترخان
لغتنامه دهخدا
چال ترخان . [ ت َ ] (اِخ ) نام محلی است در شمال تهران و چند هزارگزی جنوب غربی شهر ری .
-
خلیفه ترخان
لغتنامه دهخدا
خلیفه ترخان . [ خ َ ف ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حسین آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . دارای 110 تن سکنه ، آب آن از رودخانه ٔ سرچشمه . محصول آن غلات و حبوبات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو. در کنار شوسه قهوه خانه ای دارد. (از...
-
چم ترخان
لغتنامه دهخدا
چم ترخان . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سردارآباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 12 هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 11 هزارگزی جنوب باختر راه شوسه ٔ دزفول به شوشتر کنار رودخانه ٔ شطیط واقع است و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)...
-
چم ترخان
لغتنامه دهخدا
چم ترخان . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سردارآباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 14 هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 12 هزارگزی راه شوسه ٔ دزفول به شوشتر واقع است . دشتی گرمسیری است و 100تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ شطیط. محصولش غلات .شغل اهالی زراعت...
-
حاجی ترخان
لغتنامه دهخدا
حاجی ترخان . [ ت َ ] (اِخ ) یا هشترخان (اِخ ) شهری از مملکت روسیه در اروپا کرسی ناحیتی بهمین نام واقع در جزیره ای از گنگباری (مجمعالجزائری ) که از دلتاهای ولگا (آتل ) تشکیل میشود در 45 هزارگزی مصب این رود ببحر خزر. دارای 225000 مردم و سابقاً آنجا آرش...
-
حسین صوفی ترخان
لغتنامه دهخدا
حسین صوفی ترخان . [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ](اِخ ) رجوع به صوفی ترخان و رجال حبیب السیر شود.
-
باغ شمس الدین ترخان
لغتنامه دهخدا
باغ شمس الدین ترخان . [ غ ِ ش َسُدْ دی ت َ ] (اِخ ) باغی بوده است در یزد : باغی است در غایت بزرگی و انهار در وی جاری و عمارتش مختصر و دلپذیر است . (تاریخ یزد چ افشار ص 145).
-
حسن صوفی ترخان
لغتنامه دهخدا
حسن صوفی ترخان . [ ح َ س َ ن ِ ت َ ] (اِخ ) (امیر...) یکی از امرای دربار شاهرخ پسر تیمور گورکان است . که مورد اعتماد وی بوده است . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 564، 565 و صص 567 - 605).