کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراعیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تراعیة
لغتنامه دهخدا
تراعیة. [ ت ُ / ت ِ عی ی َ ] (ع اِ) ترعی . ترعیة. ترعایة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مرد نیکو چراننده و نیکو سیاست کننده ٔ شتران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مردی که شتربانی پیشه ٔ او و پیشه ٔ پدران او باشد. (منتهی الارب ...
-
واژههای همآوا
-
ترعایة
لغتنامه دهخدا
ترعایة. [ ت ِ / ت ُ ی َ ] (ع ص ) تَرْعیّة . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مرد نیکو چراننده و نیکو سیاست کننده ٔ شتران ، و آن که شتربانی پیشه ٔ او و پیشه ٔ پدران او باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به ترعیة شود.
-
جستوجو در متن
-
ترعی
لغتنامه دهخدا
ترعی .[ ت ِ عی ی ] (ع ص ) مرد نیکو چراننده و نیکو سیاست کننده ٔ شتران . یا آن که شتربانی پیشه ٔ او و پیشه ٔ پدران اوست . (منتهی الارب ). رجل ترعایة. (ناظم الاطباء). تِرعْایة. تراعیة [ ت ِ / ت ُ ی َ ] . نیکو چراننده ٔ شتر. (از اقرب الموارد). و رجوع به...