کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذکره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تذکرة
لغتنامه دهخدا
تذکرة. [ ت َ ک ِ رَ ] (ع مص ) بیاد آوردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). یاد آوردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || پند دادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به تذکیر شود. || (اِ) یادگار. (منتهی الارب ) (ناظم ...
-
جستوجو در متن
-
هه
لغتنامه دهخدا
هه . [ هََ ه ْ ] (ع اِ صوت ) تذکره است و وعید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم صوت است برای تذکره و وعید. (اقرب الموارد).
-
کل کن
لغتنامه دهخدا
کل کن . [ ] (اِ) نام گیاهی است اما قرأت کلمه مشکوک است . (تذکرة الاولیاء ج 2 ص 326 و 328) : ابوسعید هفت سال دیگر در بیابان گشت و کل کن می خورد و با سباع می بود. (تذکرة الاولیاء). فلان کس چندین سال است تا کل کن می خورد... (تذکرة الاولیا). و رجوع به ک...
-
صوطر
لغتنامه دهخدا
صوطر.[ طَ ] (اِ) شوندر. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ). چغندر.
-
صهر
لغتنامه دهخدا
صهر. [ ] (ع اِ)رمان . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ) (فهرست مخزن الادویه ).
-
فرحولیا
لغتنامه دهخدا
فرحولیا. [ ] (معرب ، اِ) حلزون را گویند. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). رجوع به حلزون شود.
-
طلیاط
لغتنامه دهخدا
طلیاط. [ طَل ْ ] (اِ) ترنجبین به لغت سودان . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
-
جزالبر
لغتنامه دهخدا
جزالبر. [ ] (اِ) بر شقاقل اطلاق شود. (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 109).
-
رای
لغتنامه دهخدا
رای . (اِ) نوعی ماهی است . (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 170).
-
لقش
لغتنامه دهخدا
لقش .[ ل ِ ] (ع اِ) خشب الصنوبر. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
-
اندرونیا
لغتنامه دهخدا
اندرونیا. [ ] (اِ) نوعی از هیوفاریقون . (از تذکره ٔ داود ضریرانطاکی ص 63).
-
بستینی
لغتنامه دهخدا
بستینی . [ ] (اِ) آذان الفار. (تذکره ٔ داود ضریرانطاکی ). و رجوع به آذان الفار شود.
-
تقابی
لغتنامه دهخدا
تقابی . [ ] (اِ) بقله ٔ یهودیه . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 99).
-
جرنوت
لغتنامه دهخدا
جرنوت . [ ] (اِ) حلبوب . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). رجوع به حلبوب شود.