کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخنیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخنیث
لغتنامه دهخدا
تخنیث . [ ت َ ] (ع مص ) بدو درآوردن . (تاج المصادر بیهقی ). خم دادن و دوتا گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).و منه سمی المخنث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دوتا کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد): خنث فلاناً؛ عطفه . (از ...
-
جستوجو در متن
-
مخنث
لغتنامه دهخدا
مخنث . [ م ُ خ َن ْ ن ِ ] (ع ص ) کسی که خم می کند و دوتا می نماید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تخنیث و مُخَنَّث معنی اول شود.
-
پشتی
لغتنامه دهخدا
پشتی . [ پ ُ ](ص نسبی ) منسوب به پشت . رجوع به پشت شود. || (اِ) جامه ٔ انباشته بحشوی از پنبه و غیره ، غالباً مربع یا مستطیل که بر آن تکیه کنند. قسمی توشک که بر دیوار راست کرده بر آن تکیه دهند و یا بر کرسی و تخت و کالسکه و غیره گذارند تکیه دادن را. مخ...
-
مخنث
لغتنامه دهخدا
مخنث . [ م ُ خ َن ْ ن َ ] (ع ص ) خم داده و دوتا گشته . (از منتهی الارب ).سست و فروهشته و دوتا گردیده . (از اقرب الموارد) (ازمحیط المحیط). خمیده و دوتاه . (ناظم الاطباء). || کسی که در دبر وی وطی کرده می شود. مأبون و پشت پای و پیرمرد ملوط و پسیخوان و ...
-
دو
لغتنامه دهخدا
دو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین . اثنتین . ثنتان . ثنتین . ضعف یک . نماینده ٔ آن در ارقام هندسیه «2» و در حساب جُمَّل «ب » ...