کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخلیه کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تخلیة
لغتنامه دهخدا
تخلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) گذاشتن کار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || دست بداشتن و راه وادادن . (تاج المصادر بیهقی ). رها کردن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رها کردن کسی را. (منتهی الارب...
-
تخلیه شدن
لغتنامه دهخدا
تخلیه شدن . [ ت َ ی َ/ ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خالی شدن . (ناظم الاطباء).
-
تخلیه کردن
لغتنامه دهخدا
تخلیه کردن . [ ت َ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خالی کردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
خانه خالی کردن
لغتنامه دهخدا
خانه خالی کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منزل را تخلیه کردن . خانه را خالی کردن : از بد و نیک خانه خالی کردبا پریرخ سخن سگالی کرد.نظامی .
-
صادق خان زند
لغتنامه دهخدا
صادق خان زند. [ دِ ن ِ زَ ] (اِخ ) وی برادر کوچک کریم خان است و همواره اطاعت او میکرد. کریم خان وی را با سی هزار سوار و پیاده مأمور فتح بصره کرد. و او شش ماه بصره را سخت در محاصره گرفت . سپس کریمخان ، علیمحمدخان ولد محمدخان زند را به یاری وی فرستاد....
-
مرادمیرزا
لغتنامه دهخدا
مرادمیرزا. [ م ُ ] (اِخ ) سلطان مرادمیرزا حسام السلطنه از شاهزادگان قاجار و فرزند عباس میرزا نایب السلطنه و پسر فتحعلی شاه قاجار است . در سال 1233 هَ . ق . متولد و به سال 1300 در مشهد وفات یافت . وی بارها به حکمرانی ایالات مختلف ایران منصوب شد. و در ...
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) سلطان مرادمیرزا فرزندعباس میرزا و برادر محمدشاه قاجار و عموی ناصرالدین شاه و سردار سپاه او بود در زمان وی محمد امین خان شاه خوارزم (خیوه ) به مرو دست اندازی کرد. ناصرالدین شاه حسام السلطنه را با کمک فرید...
-
تهی کردن
لغتنامه دهخدا
تهی کردن . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ک َ دَ ](مص مرکب ) تخلیه . خالی کردن . پرداختن . خلوت کردن . بپرداختن از. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : خانه از روی تو تهی کردم دیده از خون دل بیاکندم . رودکی .به شبگیر برگرد و پیش من آی تهی کرد خواهم ز بیگانه جای . فردوسی ...
-
قوام السلطنة
لغتنامه دهخدا
قوام السلطنة. [ ق َمُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) احمد قوام فرزند مرحوم میرزاابراهیم معتمدالسلطنة. از رجال بزرگ سیاسی ایران و برادر کهتر حسن وثوق (وثوق الدوله ) است . سال تولد وی 1252 هَ . ش . است و در روز 31 تیر ماه 1334 هَ . ش . وفات یافت . رویهم هفت با...
-
اجابة
لغتنامه دهخدا
اجابة. [ اِ ب َ ] (ع مص ) اِجابت . پاسخ . (منتهی الارب ). پاسخ دادن . پتواز کردن . جواب دادن . (وطواط). || قبول کردن (دعا و دعوت و خواهش ). برآوردن . روا کردن . پذیرفتن . اِنجاح . اسعاف : اجاب اﷲ دعاؤه . (منتهی الارب ). و اجابت کرد و مهیا شد امیرالم...
-
عمادالدوله ٔ دیلمی
لغتنامه دهخدا
عمادالدوله ٔدیلمی . [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ی ِ دَ ل َ ] (اِخ ) علی بن بویه ٔ دیلمی ملقب به عمادالدوله . اولین از سلاطین دیلمی فارس (320 - 338 هَ . ق .). وی به همراه دو برادر کهتر خویش رکن الدوله حسن و معزالدوله احمد در اوان قیام داعیان علوی در گیلان و طبر...
-
مهدویت
لغتنامه دهخدا
مهدویت . [ م َ دَ وی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مهدی (امام منتظر) بودن . طبق معتقدات مذهب شیعه ٔ امامی و نیز برطبق روایات بسیاری که در کتابهای اهل سنت و جماعت آمده است ، در آخرالزمان مهدی از آل محمد ظهور خواهد کرد. در میان احادیث نبوی ، این حدیث دیده ...
-
نادرشاه افشار
لغتنامه دهخدا
نادرشاه افشار. [ دِ هَِ اَ ] (اِخ ) سرسلسله ٔ پادشاهان افشاریه ٔ ایران است . وی در 28 محرم سال 1100 هَ . ق . درناحیه ٔ دستگرد از توابع دره گز متولد شد، پدر او امامقلی قرقلو از ایل افشار بود، ایل افشار از ایل هائی است که شاه عباس کبیر به دوران سلطنت خ...
-
اردشیر سوم
لغتنامه دهخدا
اردشیر سوم . [ اَ دَ / دِ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (ساسانی ). پس از مرگ شیرویه (کواذ دوم ) پسر او را که طفلی خردسال بود بنام اردشیر سوم بر تخت نشاندند و خوانسالاریا رئیس کل ماه آذر گشنسپ بقیمومت او برقرار شد و در واقع مقام نیابت سلطنت یافت . فرخان شهرورا...