کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخلص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخلص
لغتنامه دهخدا
تخلص . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ] (ع مص ) رهایی یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رهایی یافتن و انفصال و تجرد. (اقرب الموارد) (از المنجد): تخلصت قائبة من قوب ؛ ای بیضة من فرخ ؛ برای کسی مثل زنند که از صاحب خویش جدا شده است . (اقرب الموارد). || انتقال از...
-
واژههای مشابه
-
تخلص کردن
لغتنامه دهخدا
تخلص کردن . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ذکر نمودن شاعر تخلص خود را در شعر. (ناظم الاطباء). رجوع به تخلص شود.
-
واژههای همآوا
-
تخلس
لغتنامه دهخدا
تخلس . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ] (ع مص ) اختلاس . (زوزنی ). ربودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
آهی
لغتنامه دهخدا
آهی . (اِخ ) تخلص شاعری از مردم ترشیز. || آهی جغتائی . تخلص شاعری مدّاح غریب میرزا پسر سلطان حسین بایقرا. و تخلص او در ابتدا نرگسی بوده ، و در 927 هَ .ق . وفات کرده است .
-
آفتابی
لغتنامه دهخدا
آفتابی . (اِخ ) تخلص شاعری از مردم ساوه .
-
آفتی
لغتنامه دهخدا
آفتی . [ ف َ ] (اِخ ) تخلص شاعری از مردم تون (فردوس ).
-
آقائی
لغتنامه دهخدا
آقائی . (اِخ ) تخلص شاعری از متأخرین ، اهل همدان .
-
آگهی
لغتنامه دهخدا
آگهی . [ گ َ ] (اِخ ) تخلص شاعری از مردم یزد.
-
آگاه
لغتنامه دهخدا
آگاه . (اِخ ) تخلص مولوی محمد باقر، از شعرای پارسی سرای هند. (1158-1220 هَ .ق .). || تخلص اردشیرمیرزا پسر عباس میرزا.
-
عزلتی
لغتنامه دهخدا
عزلتی . [ ع ُ ل َ ] (اِخ ) تخلص ادهم واعظ است . رجوع به ادهم واعظ شود.
-
غمی
لغتنامه دهخدا
غمی . [ غ َ ] (اِخ ) تخلص «فناری » یکی از دانشمندان بزرگ اسلام . رجوع به فناری شود.
-
آبانی
لغتنامه دهخدا
آبانی . (اِخ ) تخلص میرزا نصراﷲ نام طهرانی از متأخرین شعرای ایران .