کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخلس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخلس
لغتنامه دهخدا
تخلس . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ] (ع مص ) اختلاس . (زوزنی ). ربودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
تخلص
لغتنامه دهخدا
تخلص . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ] (ع مص ) رهایی یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رهایی یافتن و انفصال و تجرد. (اقرب الموارد) (از المنجد): تخلصت قائبة من قوب ؛ ای بیضة من فرخ ؛ برای کسی مثل زنند که از صاحب خویش جدا شده است . (اقرب الموارد). || انتقال از...
-
جستوجو در متن
-
متخلس
لغتنامه دهخدا
متخلس . [ م ُ ت َ خ َل ْ ل ِ ] (ع ص ) رباینده . (آنندراج ). رباینده و به زور گیرنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخلس شود.
-
اختلاس
لغتنامه دهخدا
اختلاس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ربودن . (تاج المصادر بیهقی ). مخالسه . تخلس . (زوزنی ). || زود ربودن . سلب کردن . || مؤلف آنندراج آرد: فی الاصطلاح ، ادا کردن است معانی مدح (را) در غزل و یا برعکس . مثال اول ، میرزا صائب گوید:خاکدان دهر مفلس بود از نقد مر...
-
ربودن
لغتنامه دهخدا
ربودن . [ رُ دَ ] (مص ) به تردستی و چابکی و حیله از کسی چیزی را گرفتن . (ناظم الاطباء). به زور و سرعت چیزی را از شخصی بردن . (آنندراج ) (کشف اللغات ) (سروری ). بزور چیزی رااز شخصی بردن . (غیاث اللغات ) (کشف اللغات ) (فرهنگ سروری ). ابزاز. (دهار). اخت...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت سعدبن ربیعة. معشوقه ٔ قیس بن ملوح بن مزاحم ، معروف به مجنون لیلی : بلبل به غزل طیره کند اعشی راصلصل به نوا سخره کند لیلی را. منوچهری .در میان شکستگیها حصارکی خراب به من نمودند. اعراب گفتند: این خانه ٔ لیلی بوده است و قصه ...