کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخصیص مسافت ـ زمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تخصیص دادن
لغتنامه دهخدا
تخصیص دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) خاص کردن . (ناظم الاطباء). مخصوص گردانیدن چیزی را برای امری : فلان سرمایه اش را برای توسعه ٔ فرهنگ تخصیص داد.
-
حرف تخصیص
لغتنامه دهخدا
حرف تخصیص . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: راء و الفی است که دراواخر اسامی معنی تخصیص دهد چنانکه او را و شما را و اسب را و جامه را. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). رجوع به «را» در همین لغت نامه شود. و در ص 177 زیر عنوان ح...
-
جستوجو در متن
-
یک کوچه
لغتنامه دهخدا
یک کوچه . [ ی َ / ی ِ چ َ / چ ِ ] (ق مرکب ) آن مقدار راه که مسافت یک کوچه داشته باشد. (آنندراج ). مسافتی معادل درازای یک کوچه : با عقل گشتم یک سفر یک کوچه راه از بی کسی شد ریشه ریشه دامنم از خار استدلالها.صائب (از آنندراج ).
-
ذراع هاشمیه
لغتنامه دهخدا
ذراع هاشمیه . [ ذِ ع ِش ِ می ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یک ذرع و نیم بذرع متعارف ما است و آن را ذراع مسافت نیز نامند.یاقوت در معجم البلدان در شرح کلمه ٔ سواد گوید: و طول الفرسخ اثنا عشر الف ذراع بالذراع المرسلة و یکون بذراع المسافة و هی الذر...
-
سلامیه
لغتنامه دهخدا
سلامیه . [ س َ می ی َ ] (اِخ ) دهی است از موصل . (منتهی الارب ). قریه ٔ بزرگی است در نواحی موصل در مشرق دجله که بین این دو هشت فرسخ مسافت است و از بزرگترین قریه های موصل و آبادترین آن بوده است . (از معجم البلدان ).
-
یهود
لغتنامه دهخدا
یهود. [ ی َ ] (اِخ ) شهری از شهرهای دانیال بود که فعلاً آن را یهودیه گویند، به مسافت 10 میل در مشرق یافا و دارای 000،100 تن نفوس است . (از قاموس کتاب مقدس ).
-
یمامة
لغتنامه دهخدا
یمامة. [ ی َ م َ ] (اِخ ) یمامه . نام کنیزکی کبودچشم که سوار را از مسافت سه روز راه می دیده است .- امثال : اَبصر من زرقاء الیمامة .و بلاد جو، منسوب به اسم آن کنیزک می باشد.(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).
-
فیوم
لغتنامه دهخدا
فیوم . [ ف َی ْیو ] (اِخ ) نام ولایت غربی به مصر، و تا فسطاط چهار روز راه است که مسافت دوروزه راه از آن بیابان بی آب و علف است . (از معجم البلدان ). رجوع به فیون شود.
-
اشرفیه
لغتنامه دهخدا
اشرفیه . [ اَ رَ فی ی َ] (اِخ ) قریه ای است در ایالت دمشق از ناحیه ٔ وادی العجم بر مسافت دو ساعت راه از دمشق به جنوب آن و دارای صد خانوار است . (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ص 282).
-
نبو
لغتنامه دهخدا
نبو. [ ن َ ] (اِخ ) مؤلف قاموس کتاب مقدس آرد: شهری است در مشرق اردن که جادیان آن را مرمت نمودند، در نزدیکی کوه نبو واقع است . موآبیان این شهر را مفتوح ساخته به تصرف خود درآوردند. این شهر در مسافت هشت میلی جنوب حشبون واقع بود و بعید نیست که همان حالس...
-
وادی برکت
لغتنامه دهخدا
وادی برکت . [ ی ِ ب َ رَ ک َ ] (اِخ ) آن وادیی است که یهوشافاط بعد از غلبه بر موآبیان در آنجا با قوم جمع شد، خداوند را متبارک نمودو الاَّن آن را وادی بریکوت گویند و به مسافت 8 میل به جنوب غربی بیت لحم واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
-
وادی مصر
لغتنامه دهخدا
وادی مصر. [ ی ِ م ِ ] (اِخ ) همان نهری است که آب دشت در آن جاری است و فاصله ٔ میانه فلسطین و مصر و به مسافت 40 میل به جنوب غربی غزه مانده ریخته میشود و در این وادی جز در فصل زمستان آبی جاری نشود و آن را نهر نیز گویند. (قاموس کتاب مقدس ).
-
جزیره ٔ قیس
لغتنامه دهخدا
جزیره ٔ قیس . [ ج َ رَ ی ِ ق َ ] (اِخ ) یا جزیره ٔ کیش . یکی از جزایر خلیج فارس است که با مسافت کمی در مغرب سیف عماره قرار گرفته است . (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 277). و رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 114 و 136 و 141 شود.
-
اشرفیه
لغتنامه دهخدا
اشرفیه . [ اَ رَ فی ی َ ] (اِخ ) قریه ای است در اطراف دمشق در ناحیه ٔ وادی بردی که از شهر دمشق به شمال غربی آن مسافت دو ساعت و نیم راه است . و قریه ٔ مزبور بین هامه و بسیما واقع و دارای 54 خانوار است . (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ص 282).