کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخسیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخسیر
لغتنامه دهخدا
تخسیر. [ ت َ ] (ع مص ) هلاک کردن . (زوزنی ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) (آنندراج ): خسره ُ سوءُ عمله ِ؛ ای اهلکه ُ. (اقرب الموارد). || زیانکار گردانیدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب ال...
-
واژههای همآوا
-
تخثیر
لغتنامه دهخدا
تخثیر. [ ت َ ] (ع مص ) سطبر و چغرات گردانیدن شیر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلیظ گردانیدن شیر را. (اقرب الموارد).
-
تخصیر
لغتنامه دهخدا
تخصیر. [ ت َ ](ع مص ) باریک میان گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). باریک میان کردن . (زوزنی ). || باریک کردن . (اقرب الموارد). || قرار دادن کمر برای چیزی : کشح ٌ مُخَصَّر. رجل مُخَصَّرالقدمین ؛ ای قدمه تمس الارض من مقدمها و عقبها و یُخَوّی ̍ اخمصها مع...
-
جستوجو در متن
-
تخسیرات
لغتنامه دهخدا
تخسیرات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تخسیر : وز بخیلان و ز تخسیراتشان از برای خنده داد او هم نشان . مولوی .رجوع به تخسیر شود.
-
مخسر
لغتنامه دهخدا
مخسر. [ م ُ خ َس ْ س َ ] (ع ص ) زیان دیده و ضررکشیده : ور راه نیابی نه عجب دارم ایراک من چون توبسی بودم گمراه و مخسر . ناصرخسرو (دیوان ص 173).و رجوع به تخسیر و ماده ٔ قبل شود.|| ظالم و ستمگر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || گمراه کننده و اغواکن...
-
ندم
لغتنامه دهخدا
ندم . [ ن َ دَ ] (ع مص ) پشیمان شدن . (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 98). || (اِمص ) پشیمانی . (غیاث اللغات )(ناظم الاطباء). هو غم یصیب الانسان و یتمنی ان ما وقع منه و لم یقع. (تعریفات ). پشیمان بودن : چند بوی چ...