کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحیاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحیاة
لغتنامه دهخدا
تحیاة. [ ت َح ْ ] (اِخ ) یکی از سه ستاره ٔ تحایی است . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به تحایی شود.
-
واژههای همآوا
-
تحیات
لغتنامه دهخدا
تحیات . [ ت َ حی یا ] (ع اِ) ج ِ تحیة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ناظم الاطباء). درودها و شادباش ها : درود و سلام و تحیات و صلوات ایزدی بر ذات معظم و روح مقدس مصطفی و اهل بیت ... او باد. (کلیله و دمنه ).گوش در آن نامه تحیت رسان دیده ...
-
تهیات
لغتنامه دهخدا
تهیات . [ ت َ هی یا ] (ع اِ) ج ِ تهیة. (ناظم الاطباء). رجوع به تهیة شود.
-
تهیئة
لغتنامه دهخدا
تهیئة. [ ت َ ءَ ] (ع مص ) ساختن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). راست و نیکو کردن کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تهیة شود.
-
جستوجو در متن
-
تحایی
لغتنامه دهخدا
تحایی . [ ت َ ] (اِخ ) تحائی . یکی از منازل ماه و آن سه ستاره است محاذی هنعة. یکی آن تحیاة است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام صورتیست از صور فلکی دارای سه ستاره که هر یک را تحیاة گویند و آن روبروی هنعة است میان مجره و توابع عیوق و گویند در آن ن...