کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحوت
لغتنامه دهخدا
تحوت . [ ت ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ تحت . فرومایگان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اراذل سفله . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مقابل اعالی و اشراف . (قطر المحیط). و منه : لاتقوم الساعة حتی تظهر التحوت و تهلک الوعول ؛ ای الاشراف . قال ابن الاثیر: جعل التحوت...
-
واژههای همآوا
-
تحوط
لغتنامه دهخدا
تحوط. [ ت َ ] (ع اِ) سال سخت که فراگیرد شتران و گوسفندان را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). علم است برای سالی خشک که مالها را فراگیرد وآنها را به هلاکت رساند. (از قطر المحیط). اسم است برای سالی سخت . (از اقرب الموارد). رجوع به تَحیط و تِحیط و تُحیط و...
-
تحوط
لغتنامه دهخدا
تحوط. [ ت َ ح َوْ وُ ] (ع مص ) نگاه داشتن و پاس داشتن و تعهد کسی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). نگاه داشتن و تعهد کسی کردن : فلان یتحوط اخاه حیطةحسنة؛ ای یتعاهده و یهتم باموره . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
تحت
لغتنامه دهخدا
تحت . [ ت َ ](ع اِ، ق ) زیر. ضد فوق . ظرف آید و اسم . و چون اسم باشد مبنی بر ضم بود، گویند: مِن ْ تحت ُ. ج ، تحوت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). نام یکی از جهات ششگانه است ، نقیض فوق . (از قطر المحیط). زیر....