کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحصیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحصیة
لغتنامه دهخدا
تحصیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) حفظ و نگاه داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || پناه دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
تحسیة
لغتنامه دهخدا
تحسیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورانیدن شوربا کسی را اندک اندک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). آشامانیدن به کسی شوربا را اندک اندک . (ناظم الاطباء). رجوع به تحسی شود.
-
جستوجو در متن
-
پناه دادن
لغتنامه دهخدا
پناه دادن . [ پ َ دَ ] (مص مرکب ) زنهار دادن . در حمایت خویش گرفتن . پشتی کردن . اعاذه . ایواء. تاویة. تحصیه .صری . خفر؛ پناه دادن کسی را. (منتهی الارب ) . || پناه بردن : و چنانکه مرغ پناه به آشیان دهد ایشان پناه بذکر من دهند. (کیمیای سعادت ). متوجه ...