کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحزو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحزو
لغتنامه دهخدا
تحزو. [ ت َ ح َزْ زُوْ ] (ع مص ) فال گویی کردن و خبر دادن از غیب . (ناظم الاطباء). تحزی . رجوع به تحزی شود.
-
واژههای همآوا
-
تهذو
لغتنامه دهخدا
تهذؤ. [ ت َ هََ ذْ ذُءْ ] (ع مص ) تباه شدن زخم و پاره پاره گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تهزو
لغتنامه دهخدا
تهزؤ. [ ت َ هََ زْ زُءْ ] (ع مص ) فسوس کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : السراب یهزاء بالقوم و یتهزاء بهم . (اقرب الموارد).