کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحایی
لغتنامه دهخدا
تحایی . [ ت َ ] (اِخ ) تحائی . یکی از منازل ماه و آن سه ستاره است محاذی هنعة. یکی آن تحیاة است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام صورتیست از صور فلکی دارای سه ستاره که هر یک را تحیاة گویند و آن روبروی هنعة است میان مجره و توابع عیوق و گویند در آن ن...
-
جستوجو در متن
-
تحیاة
لغتنامه دهخدا
تحیاة. [ ت َح ْ ] (اِخ ) یکی از سه ستاره ٔ تحایی است . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به تحایی شود.
-
تحائی
لغتنامه دهخدا
تحائی . [ ت َ] (اِخ ) هقعة است که یکی از منازل قمر باشد و بعضی گویند که جز هقعة است . رجوع به آثارالباقیه ٔ ابوریحان چ لیپزیک ص 342 و 351 و تحایی و هقعة و هنعة شود.