کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحاوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحاوص
لغتنامه دهخدا
تحاوص . [ ت َ وُ ] (ع مص ) خود را اَحْوَص وانمودن . (منتهی الارب ). خود را اَحْوَص وانمودن کسی ، و اَحْوَص مردی که دنباله ٔ چشم وی تنگ باشد. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
متحاوص
لغتنامه دهخدا
متحاوص . [ م ُ وِ ] (ع ص ) خود را «احوص » وانماینده . (آنندراج ). خود را «احوص » وانمود کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تحاوص و احوص شود.