کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجهم
لغتنامه دهخدا
تجهم . [ ت َ ج َهَْ هَُ ] (ع مص ) روی ترش کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ناخوش آمدن . (زوزنی ). ترشرویی کردن با کسی . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). ناخوش کردن و ترشرویی کردن با کسی . (آنندراج ): تجهمه ُ و تجهم له ُ؛ استقبله ُ بوجه کریه . (قطر المحیط) (...
-
واژههای همآوا
-
تجحم
لغتنامه دهخدا
تجحم . [ ت َ ج َح ْ ح ُ ] (ع مص ) سوختن از حرص و بخل . (اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دلتنگ گردیدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تنگ گردیدن جا. (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
-
جستوجو در متن
-
متجهم
لغتنامه دهخدا
متجهم . [ م ُ ت َ ج َهَْ هَِ ] (ع ص ) ترش روی . (آنندراج ). درشت و سخت رو و ترشرو. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجهم شود.
-
تعبس
لغتنامه دهخدا
تعبس . [ ت َ ع َب ْ ب ُ ] (ع مص ) روی ترش کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || رام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ناخوش و ترشروی گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تجهم و تقطب . (اقرب الموارد).
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن خالدبن عمیر سمتی ، مکنی به ابوخالد و معروف به سمتی ، اهل بصره . فقیه و متهم به زندقه بود. از پیشوایان فرقه ٔ جهمیه و نخستین کسی است که کتابی درباره ٔ شروط نوشته و نیز اولین کسی است که رأی ابوحنیفه را به بصره برده است . کتاب...