کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجشم
لغتنامه دهخدا
تجشم . [ ت َ ج َش ْ ش ُ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). تکلف . (زوزنی ). رنج کشیدن . (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ). بتکلف کار کردن و رنج آن کشیدن . (منتهی الارب ). رنج بردن . (فرهنگ نظام ). رنج و مشقت کشیدن . (غیاث اللغات ) (آن...
-
جستوجو در متن
-
متجشم
لغتنامه دهخدا
متجشم . [ م ُ ت َ ج َش ْ ش ِ ] (ع ص ) به تکلف کار کننده و رنج آن کشنده . (آنندراج ). رنج کشنده و به تکلف کار کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تجشم شود.
-
شئابه
لغتنامه دهخدا
شئابه . [ ش ِ ب َ ] (ع اِمص ) (از: ش وب ) پلیدی و آلودگی : اگرچه قمع آن شئابه ٔ حشم و نفایه ٔ خدم را حرکت و تجشم این پادشاه بزرگوار دریغ است ... اما مجرد حمیت دین ... نائره ٔ سخط آن پادشاه برافروخته است . (المضاف الی بدایعالازمان ص 37).
-
تعزیه
لغتنامه دهخدا
تعزیه . [ ت َ ی َ ] (اِ) تعزیت . تعزیة. سوگواری . عزاداری : امیرعضدالدوله در... وفات یافت ... و امیرالمؤمنین ... در حراقه بر روی دجله به تعزیه ٔ او تجشم فرمود و عامه ٔ اهل بغداد نظاره ٔ آن مجمعو محفل بودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران صص 310 - ...
-
نفایه
لغتنامه دهخدا
نفایه . [ ن َ ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص ) پول قلب ناسره . (ناظم الاطباء). نبهره . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به نفایة شود : گفتا ز کفر پاک شود شهرهای روم گفتم چنانکه سیم نفایه میان گاز. فرخی .اینکه زحمت کم کنی نوعی ز تشویر است از آنک نقده های بس ...
-
حراقه
لغتنامه دهخدا
حراقه . [ ح َرْ را ق َ ] (ع اِ) جای سیاه زغال گران و گچ گران . || نوعی از کشتی ها که به وی نفت اندازی کنند بسوی دشمن . ج ، حَرّاقات . (منتهی الارب ). نوعی از کشتی که بدان در دریا بسوی دشمن آتش افکنند. نوعی کشتی . کشتیهای جنگی انواع بوده است ، «شونة» ...
-
خارجه
لغتنامه دهخدا
خارجه . [ رِ ج َ ] (اِخ ) نام مردی بوده است .حکایت است که خارجه یکی از معتبران رؤسا و منعمان کدخدایان اصفهانی بود بسبب آنکه تمامت مال و منال و ضیاع و عقارات بغصب و تعدی از دست او انتزاع نموده بودند در پی رکن الدوله افتاد و مصاحب او روی به ری نهاد تا...
-
تحلیل قیاس
لغتنامه دهخدا
تحلیل قیاس . [ ت َ لی ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنالوطیقای اول . خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس آرد: قیاساتی که در علوم و اثناء محاورات از جهت اثبات و ابطال مطالب ایراد کنند بیشتر آن بود که از ترتیبها تحریف یافته باشد. و باشد که مقارن چیزهایی ...
-
تکلف
لغتنامه دهخدا
تکلف . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رنج بر خود نهادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). تجشم در امری و تحمل کردن آن با رنج و سختی و خل...
-
حارثة
لغتنامه دهخدا
حارثة. [ رِ ث َ ] (اِخ ) ابن بدربن حصین بن قطن بن مالک بن غُدانةبن یربوع بن حنظلةبن زید مناةبن تمیم الغدانی الیربوعی التمیمی . از سادات و فرسان بنی تمیم و از سرداران و امراء عصر اموی است . او مردی خطیب و شاعری فصیح بود و او را با عمر و علی (ع ) و زیا...
-
ضیاءالدین
لغتنامه دهخدا
ضیاءالدین . [ ءُ د د ] (اِخ ) عوفی در لباب الالباب گوید : ابوبکر احمد الجامجی الصاحب الکبیر علاءالملک ملک الامراء ضیاء الدولة و الدین و الوزراء، صاحب صدری که تیغ امارت و قلم وزارت در تصرف کف و بنان او بود و سیرابی کشت زار امل از قطرات باران احسان او....
-
ادیب پیشاوری
لغتنامه دهخدا
ادیب پیشاوری . [ اَ ب ِ وَ / وُ ] (اِخ ) احمدبن سیدشهاب الدین مدعو بسیدشاه بابا. نجل سید عبدالرزاق رضوی . این سلسله از سادات را اجاق میخواندند و اغلب صاحب زهد وتقوی و اهل ذکر و دعا بودند و نسبت ایشان در سیر و سلوک بسلسله ٔ سهروردی میرسد. وی در حدود س...
-
ابوالمؤید
لغتنامه دهخدا
ابوالمؤید. [ اَ بُل ْ م ُ ءَی ْ ی َ ] (اِخ ) موفق بن احمدبن محمد مکّی خوارزمی . ملقب به اخطب ، خطیب . در نامه ٔ دانشوران آمده : اگرچه بعنوان خطیب خوارزمی و به کنیه ای که ابوالمؤید است هم اشتهار دارد و لکن به اخطب خوارزم پیش از آن دو عنوان و بیش از ...