کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجدیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجدیدی
لغتنامه دهخدا
تجدیدی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب بتجدید. آنکه در امتحان تجدید شده باشد.رجوع بتجدید شدن و تجدید و دیگر ترکیب های آن شود.
-
جستوجو در متن
-
تجدید شدن
لغتنامه دهخدا
تجدید شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تازه شدن . نو گردیدن . || در تداول امروز بیشتر درباره ٔ شاگردان مدارس گفته شود که در امتحان خرداد در چند درس و یا همه ٔ درسها پذیرفته نمی شوند و باید باردیگر در شهریور امتحان دهند. رجوع به تجدیدی شود.
-
امتحان
لغتنامه دهخدا
امتحان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیازمودن . (مصادر زوزنی ) (ترجمان ترتیب عادل ). آزمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آزمایش کردن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ) آزمایش . تجربه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). آزمون . (...
-
ارزانی
لغتنامه دهخدا
ارزانی . [ اَ ](ص نسبی ) (در پهلوی : ارژانیک ) منسوب به ارزان . ارزنده . (رشیدی ) : گه ِ رفتن صفاهان داد آنراکه ارزانی است بختش صد جهان را. (ویس و رامین ).به دلی صحبت تو نیست گران چه حدیثی است بجان ارزانی . انوری . || درخور. لایق . (بهار عجم ). سزاوا...