کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجاهل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجاهل
لغتنامه دهخدا
تجاهل . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) نادانی نمودن . (زوزنی ) (دهار). با وجود دانستن خود را نادان و نادانسته وانمودن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خویشتن را نادان نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خود را نادان در امری نشان...
-
واژههای مشابه
-
تجاهل عارف
لغتنامه دهخدا
تجاهل عارف . [ ت َ هَُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) تجاهل العارف . رجوع به ماده ٔ پیشین شود.
-
تجاهل کردن
لغتنامه دهخدا
تجاهل کردن . [ ت َ هَُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تجاهل . خود را بنادانی زدن . رجوع به تجاهل شود.
-
تجاهل العارف
لغتنامه دهخدا
تجاهل العارف . [ ت َ هَُ لُل ْ رِ ] (ع اِ مرکب ) با وجود علمی در امری اظهار جهل کردن و مقولات کثیره از روی استفهام بر زبان آوردن :سرو گلزار ارم یا قامت دلجوست این زلف مشکین یا کمند گردن آهوست این اختر صبح سعادت مرکز پرگار عشق تخم آه آتشین یا خال عنبر...
-
جستوجو در متن
-
ناآگاهی نمودن
لغتنامه دهخدا
ناآگاهی نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تغافل . (دهار). خود را به بیخبری زدن . تجاهل . به بی خبری تظاهر کردن .
-
تسافه
لغتنامه دهخدا
تسافه . [ ت َ ف ُ ه ْ ] (ع مص ) نادانی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تجاهل . (اقرب الموارد) (المنجد).
-
ندیده انگاشتن
لغتنامه دهخدا
ندیده انگاشتن . [ ن َ دی دَ/ دِ اِ ت َ ] (مص مرکب ) غمض عین . ندیده گرفتن . به روی خود نیاوردن . تجاهل کردن . خود را به ندیدن زدن .
-
ناشنیده کردن
لغتنامه دهخدا
ناشنیده کردن . [ ش ِ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناشنیده انگاشتن . به روی خود نیاوردن . تجاهل کردن : تا کی غم نارسیده خوردن دانستن و ناشنیده کردن .نظامی .
-
حسن چپ
لغتنامه دهخدا
حسن چپ . [ ح َ س َچ َ ] (اِ مرکب ) (کوچه ٔ...) علی چپ : خود رابه کوچه ٔ حسن چپ زدن ؛ تجاهل کردن . (اصطلاح شیرازی ).
-
تطغم
لغتنامه دهخدا
تطغم . [ ت َ طَغ ْ غ ُ ] (ع مص ) خویشتن را نادان نمودن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). تجاهل . (اقرب الموارد).
-
تعاشی
لغتنامه دهخدا
تعاشی . [ ت َ ] (ع مص ) شبکوری نمودن . (زوزنی ). شب کوری نمودن از خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شب کوری نمودن و شب کوری بر خود بستن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تجاهل . (اقرب الموارد).
-
تعجه
لغتنامه دهخدا
تعجه . [ ت َ ع َج ْ ج ُه ْ ] (ع مص ) خود را نادان نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تجاهل . (اقرب الموارد). || دیری گزیدن کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دشوار شدن . (از اقرب الموارد).
-
علی چپ
لغتنامه دهخدا
علی چپ . [ ع َ چ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) از این نام مراد شخص معینی نیست و از آن تعبیری مثلی مراد دارند.- خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن ؛ در تداول عامه برای جلب نفعی یا احتراز از زیانی تجاهل کردن . نمودن که از موضوع بکلی بی خبر است .