کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تتالیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تتالیان
لغتنامه دهخدا
تتالیان . [ ت ِ ] (اِخ ) قومی که پسر پادشاه آن ، ارشک بزرگ ، بر آن تیوخوس شورید و پارتها را از قید حکومت مقدونیها خلاص کرد. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2595 و 2597 شود.
-
جستوجو در متن
-
شاهستان
لغتنامه دهخدا
شاهستان . [ هَِ ] (اِخ ) شاهسدان . مؤلف ایران باستان نویسد: ارشک بزرگ پسر پادشاه تتالیان درپهل شاهسدان در صفحه ٔ کوشان میزیست . و شاهسدان مبدل شده ٔ شاهستان است و گوید این اسم [ پهل شاهسدان ] با گرگان مطابقت میکند. (ایران باستان ج 3 ص 2595).
-
ارشک
لغتنامه دهخدا
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) بزرگ ، بقول سبه اوس اسقف ارمنی . در سال یازدهم سلطنت آن تیوخوس پارتیان شوریدند و ارشک پسر پادشاه تتالیان که در پَهل شاهسدان در صفحه ٔ کوشان میزیست ، حکومت رابدست گرفت و همه ٔ مردمان مشرق و نیز شمال مطیع او گشتند. رجوع به ایرا...