کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبلیغ رومیزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تبلیغ رسالت
لغتنامه دهخدا
تبلیغ رسالت . [ ت َ غ ِ رِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) رسانیدن پیام : فبلغ الرسالة وادی الامامة. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 298 از نامه ٔ القائم بامراﷲ ).
-
تبلیغ کردن
لغتنامه دهخدا
تبلیغ کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تبلیغ. خواندن کسی را بدینی و عقیدتی و مذهبی و مسلکی و روشی . کشاندن کسی براهی که تبلیغکننده قصد دارد. رجوع به تبلیغ شود.