کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبلید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبلید
لغتنامه دهخدا
تبلید. [ ت َ ] (ع مص ) متوجه نشدن بچیزی . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بخل کردن و ندادن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || خویشتن بر زمین زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب ا...
-
جستوجو در متن
-
مبلد
لغتنامه دهخدا
مبلد. [ م ُ ب َل ْ ل َ ] (ع ص ) آن که خود را به زمین زند. || بخیل . || ابر بی باران . || اسبی که سبقت نکند در دویدن . || بی توجه . (آنندراج ). به همه ٔ معانی رجوع به تبلید شود.