کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبعید کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تبعید کردن
لغتنامه دهخدا
تبعید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تبعید. نفی بلد کردن . اخراج بلدکردن . کسی را جلای مکان یا وطن فرمودن . || (اصطلاح حقوقی ) نوعی مجازات ، چنانکه کسی را بنا بدستور محاکم دادگستری و یا سایر مراجع صلاحیت دار از شهر یا ناحیه ای اخراج کردن و یا شخص م...
-
جستوجو در متن
-
بیووارن
لغتنامه دهخدا
بیووارن . [ ی ُ رِ ] (اِخ ) ژاک نیکولا. (1756 - 1819 م .) انقلابی فرانسوی که در انقلاب فرانسه فعالیت داشت و عضو کنوانسیون و کمیته ٔ امنیت عمومی بود. برضد دانتون و سپس بر ضد روبسپیر توطئه کرد. پس از سقوط روبسپیر به گویان فرانسه تبعید شد (1795 م .). نا...
-
پرینت
لغتنامه دهخدا
پرینت . [ پ ِ ] (اِخ ) نام قدیم قصبه ٔ ارکلی بر ساحل روملی به مرمره که بعدها به هراکلیا موسوم شد. این ناحیه از متفقین جمهوری آتن بود و در برابر فیلیپ مقدونی دیری مقاومت کرد و در آخر بسال 341 م . فیلیپ آنجا را تسخیر کرد. الکبیادس در دومین تبعید ونفی خ...
-
یواقیم
لغتنامه دهخدا
یواقیم . [ ی ُ ] (اِخ ) از پادشاهان یهود بود و از سال 608-598 ق . م . سلطنت کرد. او ارمیای پیغمبر را شکنجه داد و سرانجام به دست بخت النصر برافتاد و به بابل تبعید گردید. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ذیونوسیوس
لغتنامه دهخدا
ذیونوسیوس . (اِخ ) جوان یا دویم . پسر ذیونوسیوس اول و جانشین او (368 ق .م .) وی را در 358 از سرقوسه براندند. و او پس از دهسال غیبت بازگشت لکن تیمولئون بار دیگر او را تبعید کرد (343ق .م .) و وی بقرنتس رفت . و در آنجا به معلمی کودکان عمر خود بپایان رسا...
-
استراکیسمس
لغتنامه دهخدا
استراکیسمس . [ اُ م ُ ](یونانی ، اِ) استراسیسم .کلیس تنس پس از تبعید پیزیستراتیدس (509 ق . م .) در آتن قانونی وضع کرد که بموجب آن افراد مدینه می توانستند هر کسی را که استبداد و یا جاه طلبی او مخل آزادی عمومی است به ده سال تبعید محکوم سازند. چنین حکمی...
-
اریستید
لغتنامه دهخدا
اریستید. [ اَ ] (اِخ ) آریستیدس . از سرداران و سیاسیون بزرگ آتن بود که بواسطه ٔ درستی و انصاف بسیار او را عادل لقب داده بودند. در جنگ ماراتُن سخت مشهور شد ولی بتحریک تمیستُکلْس سردار دیگر آتن که با وی مخالف بود او را تبعید کردند. معروف است که چون در ...
-
کوریولانوس
لغتنامه دهخدا
کوریولانوس . [ کُرْ ی ُ ] (اِخ ) یکی از سرداران روم بود که در سال 494 ق .م . شهر کوریولی از بلاد لاسیوم را فتح کرد و بدین واسطه شهرتی یافت و به طرفداری توانگران از تقسیم گندم میان فقیران روم ممانعت کرد و بدین سبب ملت او را به تبعید محکوم ساخت . پس نز...
-
اماری
لغتنامه دهخدا
اماری . [ اَ ] (اِخ ) میخائیل (1806 - 1889 م .). خاورشناس ایتالیایی . در پالرم از شهرهای ایتالیا بدنیا آمد و در فلرانس درگذشت . زبانهای شرقی را در پاریس تحصیل کرد و در تاریخ و ادبیات عربی تخصص بهم رسانید و در تاریخ مسلمانان درجزیره ٔ سیسیل تحقیقاتی ک...
-
باغایی
لغتنامه دهخدا
باغایی . (اِخ ) احمدبن علی بن احمدبن محمدبن عبداﷲ الربی باغایی مقری ، مکنی به ابوالعباس .وی بسال 376 هَ . ق . باندلس آمد و در مسجد جامع قرطبه به قرائت قرآن پرداخت . محمدبن ابی عامر ملقب به منصور او را برای تربیت پسرش عبدالرحمن انتخاب کرد، اما چندی بع...
-
مورپا
لغتنامه دهخدا
مورپا. [ م ُ رِ ] (اِخ ) کنت ژان فردریک فلیپو (1701 - 1781 م .) سیاستمدار فرانسوی که در هنگام جلوس لویی شانزدهم به نخست وزیری رسید و قبل از آن یازده سال (از 1738 تا 1749 م .) وزارت کشور را داشت و مدتی نیز در تبعید بسر برده بود. وی از اتحاد فرانسه با ...
-
علی طرابلسی
لغتنامه دهخدا
علی طرابلسی . [ ع َ ی ِ طَ ب ُ ل ُ ] (اِخ ) ابن یاسین طرابلسی . ملقب به نورالدین . شیخ و قاضی القضات حنفی های مصر. وی در عهد سلطان سلیم ثانی از مقام قضاوت خویش اکراه پیدا کرد و سلطان یکی از قضات ترک را به جای وی برگزید. این قاضی جدید نزد سلطان سلیم ا...
-
هارتمان
لغتنامه دهخدا
هارتمان . (اِخ ) موریس . شاعر و نویسنده ٔ آلمانی که در سال 1821 م . در دوچنیک (بوهم ) متولد شد و به سال 1872 در وین درگذشت . در هرج و مرجهای سیاسی متهم شد و قسمتی از عمر را در تبعید به سر برد. در سال 1868 م .در وین اداره پاورقی ادبی روزنامه ٔ «اخبار ...
-
مستکفی با
لغتنامه دهخدا
مستکفی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن عبدالرحمن بن عبیداﷲبن ناصر اموی ، مکنی به ابوعبدالرحمان ، صاحب قرطبه و نوزدهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس . به سال 366 هَ .ق . متولد شد و به سال 414 هَ . ق . بر المستظهرباﷲ غلبه کرد و مدت هفده ماه ...