کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبخیر آنی در خلأ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تبخیر کردن
لغتنامه دهخدا
تبخیر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخار کردن . (ناظم الاطباء). بصورت بخار درآوردن .
-
حرارت تبخیر
لغتنامه دهخدا
حرارت تبخیر. [ ح َرَ ت ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقدار حرارت لازم برای بخار شدن یک جسم . (روش تهیه ٔ مواد آلی ص 11).
-
جستوجو در متن
-
آنی
لغتنامه دهخدا
آنی . [ نی ی ] (ع پسوند) َانی . در بعض کلمات عرب بجای یاء نسبت آید، چون صنعانی ، منسوب بصنعاء.
-
آنی بال
لغتنامه دهخدا
آنی بال . (اِخ ) هانی بال . نام سردار مشهور قرطاجنه . (247 - 182 ق . م .). و جنگهای او با دولت روم در تاریخ معروف است .
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ع اِ) وقت . هنگام . لحظه ای که در آنی . دَم . وقت حاضر، متوسط میان ماضی ومستقبل . اندک زمان . ج ، آنات : در یک آن . آن به آن .
-
حرف آنی
لغتنامه دهخدا
حرف آنی . [ ح َ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرفی که نتوان آنرا بی تکرار کشانید مانند ت ، ط و بیشتر حروف صامته که بوجود نیایند مگر در پایان تنفس ، چنانکه در لفظ «بیت ، فرط» و یا در آغاز تنفس در «طرب ، تراب » و یا فقط در یک آن متوسطدر «نقطه ، ابتر». ...
-
احوله
لغتنامه دهخدا
احوله . [ اَ وِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ حَویل . || ج ِ حال . کیفیات آدمی . || چیزها که آدمی بر آن است . || گشت های چیزها. || اوقات که تو در آنی .
-
ادا
لغتنامه دهخدا
ادا. [ اُ ] (اِخ ) از ولاةمعاصر اردشیر، از خانواده ٔ آمادونی ، داماد خانواده ٔسلگونی و پدرخوانده ٔ خسرودخت . دختر خسرو. اردشیر همه ٔ ولاة به استثنای ادا را مطیع خود ساخت و اُدا در کوه آنی پنهان شد. رجوع به ایران باستان ص 2607 شود.
-
حرف زمانی
لغتنامه دهخدا
حرف زمانی . [ ح َ ف ِ زَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرفی که عارض بر صوت و باقی با آن باشد، مانند حرفهای مصوته و حروف علة و برخی از حروف صامت همچون ف . س . ش . که ممکن است آنها را در تلفظ بکشانیم و توهم تکرار در میان نباشد. در برابر حرفهای آنی چون ت . ط...
-
لوحی
لغتنامه دهخدا
لوحی . [ ل َ ] (اِخ ) از شاعران قرن نهم عثمانی واز مردم پرشتئه و سالک طریق تصوف . وی مدتی در خدمت مرکز افندی به کار اشتغال ورزید. این بیت او راست :نیجه الدر صبا دن بر اثر یوق آنکچون کوی دلبر دن خبر یوق صفا خمخانه سندن دختر رزو در آنی اما بر چکر یوق ....
-
منوچهر
لغتنامه دهخدا
منوچهر. [ م َ چ ِ ] (اِخ ) ابن شاوور شدادی ، از سلسله ٔ شدادیان و ملقب به شجاع الدوله است . او از جانب پدر به سال 456 مشاور نیابت حکومت آنی داشت و حکومت آنی را الب ارسلان به پدر او مفوض داشته بود. بیش از سی سال در آن حدود حکومت راند. وی با سلاجقه دوس...
-
پیلاد
لغتنامه دهخدا
پیلاد. (اِخ ) دوست ارست و شوهر الکتر. رجوع به ارست (از اساطیر یونان ) شود. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیلاد پسر استرفیوس پادشاه فوکیده و دوست صادق ارست از قهرمانان یونان قدیم که وی را همه جا دنبال میکرد و آنی از او جدا نمیگشت و باخواهرش الکتره ازدو...
-
خاکی
لغتنامه دهخدا
خاکی . (اِخ ) از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است که در زمان بایزیدخان وفات یافت و از مردم اسکوب بود. این بیت از اوست :ملامت چکمزم هر گزی که هجران بر کمال ایلرکه هر نسنه کمال اولسه فلک آنی زوال ایلر.(از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2013).
-
ابوالاسوار
لغتنامه دهخدا
ابوالاسوار. [ اَ بُل ْ اَس ْ ] (اِخ ) ابوالسوار. شاووربن فضلون . یکی از پادشاهان ارّان و ارمنستان در نیمه ٔ اول مائه ٔ پنجم هجری . مقرّ او شهر گنجه بود و او را جنگهای بسیار با ارامنه و روم بوده است و عاقبت بکمک الب ارسلان سلجوقی در سال 456 هَ . ق . ش...