کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تبانی
لغتنامه دهخدا
تبانی . [ ت ُب ْ با ] (اِخ ) حسین بن احمدبن علی بن محمدبن یعقوب الواسطی مکنی به ابوعبداﷲ معروف به ابن تبان که از وی ابومسعود احمدبن محمدبن علی بن عبداﷲ النحلی (کذا) الرازی الحافظ روایت کرده است . (انساب سمعانی ورق 103). رجوع به تاج العروس ج 9 صص 152-...
-
تبانی
لغتنامه دهخدا
تبانی . [ ت ُب ْ با ] (ع اِ) منسوب به تبان ، شلوار کوتاهی که ملاحان پوشند. (انساب سمعانی ورق 103).
-
واژههای مشابه
-
امام تبانی
لغتنامه دهخدا
امام تبانی . [ اِ ت َب ْ با ] (اِخ ) مکنی به ابوصادق . دانشمندی از آل تبان حفید ابوالعباس تبانی ، معاصر غزنویان . رجوع به آل تبان شود.
-
حسین تبانی
لغتنامه دهخدا
حسین تبانی . [ ح ُ س َ ن ِ ت ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن تبان . رجوع به تبانی شود.
-
جستوجو در متن
-
تبانیان
لغتنامه دهخدا
تبانیان . [ ت َب ْ با ] (اِ) ج ِ تبانی ، منسوب به تَبّان . رجوع به تَبّان شود. || (اِخ ) سلسله ای از علما بروزگار سامانیان در غزنه وجز آن . و اول آنان ابوالعباس تبانی حنفی است و ابوصالح تبانی و ابوصادق تبانی و ابوبشر تبانی و ابوطاهرتبانی از این خاندا...
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن جابر... رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن جابر... تبانی و نیز رجوع به تبانی ابوعبداﷲ... شود.
-
جلال الدین رسولا
لغتنامه دهخدا
جلال الدین رسولا. [ ج َ لُدْ د رَ ] (اِخ ) رجوع به رسولابن احمد تبانی شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن سنان ... رجوع به تبانی ابوعبداﷲ محمدبن سنان ... شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) تبانی . از آل تبان . عالم معاصر سامانیان . رجوع به آل تبان شود.
-
آل تبان
لغتنامه دهخدا
آل تبان . [ ل ِ ت َب ْ با ] (اِخ ) تبانیان . نام خانواده ای ازنژاد امام ابوالعباس تبانی ، شاگرد ابویوسف قاضی معاصر هارون الرشید عباسی است . از این خانواده فقها و دانشمندان نامی برخاسته و در عهد سامانیان و غزنویان در ماوراءالنهر و خراسان و غزنه متصدی ...
-
ابوالصادق
لغتنامه دهخدا
ابوالصادق . [ اَ بُص ْ صا دِ ] (اِخ ) تبّانی (امام ...). دانشمندی از آل تبّان حفید ابوالعباس تبّانی . معاصر غزنویان . رجوع به آل تبان شود. و رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب صفحات ذیل شود: 123، 194، 195، 205، 206، 207، 536، 538. و نیز رجوع به تبانیان شود.
-
ابوطالب
لغتنامه دهخدا
ابوطالب . [ اَ ل ِ ](اِخ ) تبانی . در تاریخ بیهقی (چ ادیب ص 194) به اشتباه ابوطالب آمده و به نظر می رسد ابوطاهر صحیح است .
-
تبان
لغتنامه دهخدا
تبان . [ ت َب ْ با ] (اِخ ) ابوالعباس التبان امام اهل ری به نشابور بود. (انساب سمعانی ورق 103 الف ).رجوع به تبانیان و آل تبان و ابوالعباس تبانی شود.
-
سازشکار
لغتنامه دهخدا
سازشکار. [ زِ ](ص مرکب ) سازش کننده . سازگار. سازوار. سازنده با دشمن . ساخت و پاخت کننده . زد و بند کننده . بند و بست کننده . تبانی کننده . توطئه کننده . رجوع به سازش شود.