کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاول زدگی هیدروژنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تأول
لغتنامه دهخدا
تأول . [ ت َ ءَوْوُ ] (ع مص ) بتأویل کردن . (زوزنی ). تأول کلام ؛ اول کلام است . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط). بیان کردن آنچه سخن به او بازگردد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
تاول زدن
لغتنامه دهخدا
تاول زدن . [ وَ / وِ زَ دَ ] (مص مرکب ) تاول کردن . آبله برآوردن . تَنَفﱡظ. رجوع به تاوِل و تاول کردن شود.
-
تاول کردن
لغتنامه دهخدا
تاول کردن . [ وَ / وِک َ دَ ] (مص مرکب ) تاول زدن . آبله کردن چنانکه جائی سوخته از بدن آدمی یا حیوانی دیگر، یا کف پای کسی که راه بسیار پیموده . رجوع به تاول و تاول زدن شود.
-
آول و تاول
لغتنامه دهخدا
آول و تاول . [ وَ ل ُ تا وَ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پر از جراحت . پر از سوختگی . پر از جای گزیدگی .