کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تانیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تانیس
لغتنامه دهخدا
تانیس . (اِخ ) از شهرهای مصر باستان در میان مصب نیل که مقر پادشاهان «هیکسُس » و منشاء بیست ویکمین سلاله ٔ سلطنتی مصر بود.
-
واژههای مشابه
-
تأنیس
لغتنامه دهخدا
تأنیس . [ت َءْ ] (ع مص ) انس دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نزد سبعیه از متکلمین استمالت هر یک از مدعوین است بدان چه هوای او و طبیعت او بدان مایل شود. کمال الدین ابوالغنایم در اصطلاحات صوفیه ...
-
واژههای همآوا
-
طانیس
لغتنامه دهخدا
طانیس . (اِخ ) بنابر قول ابن رسته ، نام رودی است که به دریای لازق جاری و داخل میشود. (حاشیه ٔ مجمل التواریخ والقصص ).
-
تعنیس
لغتنامه دهخدا
تعنیس . [ ت َ ] (ع مص ) دیر ماندن دختر در خانه بی شوی . یقال : عنست الجاریة و کذا عنست (مجهولاً)؛ ای طال مکثها فی اهلها بعد ادراکها حتی خرجت من عداد الابکار و لم تتزوج بعد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نادادن نکاح دختر را و دیر...
-
جستوجو در متن
-
انس دادن
لغتنامه دهخدا
انس دادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد انس و الفت کردن میان دو یا چند تن . (فرهنگ فارسی معین ). تأنیس . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).