کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گژدم
لغتنامه دهخدا
گژدم . [ گ َ دُ ] (اِ مرکب ) عقرب . اصح به کاف تازی است . (آنندراج ). رشیدی هم به کاف تازی آورده است .
-
تاش
لغتنامه دهخدا
تاش . (اِ) نامی است که مردم چین به عرب دهد و آن را از کلمه ٔ تازی گرفته اند.
-
گزاد
لغتنامه دهخدا
گزاد. [ گ َ ] (اِ) جامه ٔ کهنه و به کاف تازی اصح است . (آنندراج ).
-
فا
لغتنامه دهخدا
فا. (اِ) کف دریا که به تازی زبدالبحر گویند. (ناظم الاطباء).
-
یوبب
لغتنامه دهخدا
یوبب . [ ی َ / یو ب َ ] (اِخ ) نام پیغمبری که به تازی شعیب گویند. (ناظم الاطباء).
-
تهگ
لغتنامه دهخدا
تهگ . [ ت َ هََ ] (ص ) همان تهک با «کاف » تازی است . (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به تهک شود.
-
پیش
لغتنامه دهخدا
پیش . (اِ) نام هر یک از چهار دندان که دو بر بالا و دو به زیر است در پیش دهان و آنرا به تازی ثنیه و جمع آنرا ثنایا گویند.
-
قعود
لغتنامه دهخدا
قعود. [ ق ُ ] (از ع ، اِمص ) حالت نشستن ، و این مأخوذ از تازی است . (ناظم الاطباء).
-
ناظمی
لغتنامه دهخدا
ناظمی . [ ظِ ] (حامص ) مأخوذ از تازی ، نظم دهندگی . (ناظم الاطباء). ناظم بودن .
-
ملازمی
لغتنامه دهخدا
ملازمی . [ م ُ زِ ] (حامص ) مأخوذ از تازی ، خدمت و نوکری . (ناظم الاطباء).
-
اغلامی
لغتنامه دهخدا
اغلامی . [ اِ ] (اِ) مأخوذ از تازی . مخنث . (ناظم الاطباء).
-
بخالت
لغتنامه دهخدا
بخالت . [ ب ِ ل َ ] (مص مأخوذ از تازی ) زفتی . (یادداشت مؤلف ).
-
ایلدانه
لغتنامه دهخدا
ایلدانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) هیل که به تازی قاقله ٔ صغار گویند. (ناظم الاطباء).
-
حرک
لغتنامه دهخدا
حرک . [ ] (ع اِ) بادروج را به تازی الحرک گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به بادروج شود.
-
توبج
لغتنامه دهخدا
توبج . [ ] (اِ) گیاهی را نامند که به تازی عشقه گویند. (فهرست مخزن الادویه ).