کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخ مسیحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسیحی
لغتنامه دهخدا
مسیحی . [ م َ ] (اِ) در موسیقی نام آوازی است از دستگاه نوا. (فرهنگ نظام ). یکی از گوشه های دستگاه شور. گوشه ای از دستگاه سه گاه .
-
مسیحی
لغتنامه دهخدا
مسیحی . [ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، مشهور به ابن ابی البقاء و ابن عطار. طبیب نصرانی که مولدش بغداد است و در زمان الناصر لدین اﷲخلیفه ٔ عباسی می زیسته است . (تاریخ الحکماء قفطی ).
-
مسیحی
لغتنامه دهخدا
مسیحی . [ م َ ] (اِخ ) حکیم رکنا، متخلص به مسیحی . از شعرای دوره ٔ صفویه و اهل کاشان است . این شعر از اوست :دلا پیوسته در بند رضا باش چو شاهین عدل میزان قضا باش به سرد و گرم همچون سایه خوش باش وگر هم آفتابی سایه وش باش .(از تذکره ٔ مجمعالخواص ).
-
مسیحی
لغتنامه دهخدا
مسیحی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مسیح . منسوب و متعلق به حضرت عیسی (ع ). (ناظم الاطباء). کسی که دارای دین حضرت عیسی باشد. (ناظم الاطباء). آن که بر دین عیسی مسیح باشد. کسی که اقرار به دین مسیح دارد. (از قاموس کتاب مقدس ). منسوب به مسیح نصرانی . (فره...
-
واژههای مشابه
-
ابن مسیحی
لغتنامه دهخدا
ابن مسیحی . [ اِ ن ُ م َ ](اِخ ) ابونصر سعیدبن ابی الخیربن عیسی بن المسیحی البغدادی . به سال 598 هَ .ق . آنگاه که ناصر خلیفه را حصاة مثانه رنج میداد اطباء اخراج آنرا بعمل ، ناگزیر دیدند و جراحی به نام ابن عکاشه را بدین کار نامزد کردند. او گفت مرا است...
-
تاریخ مسیحی
لغتنامه دهخدا
تاریخ مسیحی . [ خ ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مبداء تاریخ مردم مسیحی مذهب که آغاز آن سال تولد حضرت مسیح میباشد و آنرا تاریخ میلادی نیز گویند. در 540 م . در شهر روم کشیش «دنی » خیلی کوشید که تاریخ تولد مسیح را بدست آرد. دو قرن بعد این تولد اساس مب...
-
جستوجو در متن
-
مسیحیت
لغتنامه دهخدا
مسیحیت . [ م َ حی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )مسیحی بودن . عیسویت . نصرانیت . آئین مسیحی . دین مسیحی . خاج پرستی . و رجوع به مسیح و مسیحا و مسیحی شود.
-
مسیحائی
لغتنامه دهخدا
مسیحائی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مسیحا. منسوب به حضرت عیسی (ع ). مسیحی . و رجوع به مسیحی شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) ابن مسیحی سعیدبن ابوالخیربن عیسی بغدادی . رجوع به ابن مسیحی شود.
-
داماز دوم
لغتنامه دهخدا
داماز دوم . [ زِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پاپ مسیحی در 1084 م . .
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یحیی جرجانی مسیحی ایرانی ، مکنی به ابوسهل . رجوع به ابوسهل مسیحی و الاعلام زرکلی و تاریخ حکماء الاسلام و طبقات الاطباء شود.
-
ژان اول
لغتنامه دهخدا
ژان اول . [ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) (قدیس ) پاپ مسیحی از سال 523 تا 526 م .
-
ژان دوم
لغتنامه دهخدا
ژان دوم . [ ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پاپ مسیحی از سال 532 تا 535 م .