کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تارنته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تارنته
لغتنامه دهخدا
تارنته . [ رَ ت ِ ] (اِخ ) تارانت (خلیج ) . مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: «تارانته کورفزی » (خلیج تارانت )، خلیج نسبةً بزرگی است در شمال غربی دریای یونان و انتهای جنوب شرقی ایتالیا و بنام شهری که در وسطش قرار دارد نامیده شده است . طولش از مشرق بمغرب ...
-
تارنته
لغتنامه دهخدا
تارنته . [ رَ ت ِ ] (اِخ ) تارانتوم . تارانت . رجوع به تارانت (شهر) شود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: نام شهر و اسکله ایست در جنوب ایتالیا در کنار خلیجی موسوم بهمین اسم . عده ٔ نفوسش به 27500 تن بالغ گردد. این شهر در جزیره ای بنا شده است و به وسیله ...
-
جستوجو در متن
-
تارانتوم
لغتنامه دهخدا
تارانتوم . (اِخ ) تارانت . رجوع به تارانت و تارنته شود.
-
تارنت
لغتنامه دهخدا
تارنت . [رَ ] (اِخ ) تارانت . رجوع به تارانت و تارنته شود.
-
تارانت
لغتنامه دهخدا
تارانت . (اِخ ) شهری است در جنوب ایتالیا بر کنار خلیجی بهمین نام ، از شهرهای باستانی است . در 1940 م . نیروی هوایی و دریایی انگلستان در آنجا فاتح شد. 120000 تن سکنه دارد. مؤلف تاریخ ایران باستان آرد: ... بعد این هیئت بشهر تارانت واقع در جنوب ایطالیا...