کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاج الدوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) ابن اسکندر، دومین مرد سلسله ٔ بنی اسکندر از خاندان پادوسبانان طبرستان وی از 881 هَ . ق ./ 1453 م . تا 897 هَ . ق . / 1476 م . حکومت کرد. (رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 146 و 144 و رجوع به التدوین ش...
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن عیسی از بزرگان دولت عباسی بود و خلیفه الراضی باﷲ به وی پیشنهادوزارت کرد و او بدلیل کهولت و ضعف مزاج از پذیرفتن آن سرباز زد و قرار بر این شد که برادرش ابوعلی عبدالرحمن بن عیسی وزارت خلیفه را عهده دار...
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) تتش بن الب ارسلان برادر ملکشاه سلجوقی . وی در سال 471 هَ . ق . بر حلب و دمشق مستولی شد:... در سنه ٔ احدی و سبعین و اربعمائه تاج الدوله تتش بن الب ارسلان حلب و دمشق را فتح کرد و از جانب مصر اقسیس خوارزمی بحرب تتش مب...
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) خسروشاه بن بهرامشاه . رجوع به خسروشاه و رجوع به لباب الالباب چ لیدن ج 1 ص 93 و 300 شود.
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلال ازرک بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری بابل ، کنار رودخانه ٔ خان رود. دشت ، معتدل مرطوب مالاریایی ، دارای 70 تن سکنه می باشد. آب از رودخانه . محصول آن برنج ، کنف ، صیفی ، پن...
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) صیاد از حکمرانان سلسله ٔ پادوسپان در رویان و رستمدار طبرستان (از 723- 734 هَ . ق .) (التدوین ).
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) لقب خسرو ملک آخرین سلطان غزنویست . رجوع بخسرو ملک شود.
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [ جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) یزدجردبن شهریاربن اردشیر از امراءمازندران : تاج الدوله ... قایم مقام عم خویش علاء الدوله بود و او را در مازندران اقتدار تمام پیدا شده نوبت دیگر آن مملکت را معمور ساخت چنانچه بروایت سید ظهیر در ایام دولتش در آمل هفت...
-
تاج الدوله
لغتنامه دهخدا
تاج الدوله . [جُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) ابن ملک بیستون بن گستهم بن تاج الدوله زیاد و برادر کیومرث بن بیستون از امراء مازندران . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 333 و 591 شود.
-
واژههای مشابه
-
تاج و نیم تاج
لغتنامه دهخدا
تاج و نیم تاج . [ ج ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به «تاج » و «نیم تاج » شود.
-
گرگ تاج
لغتنامه دهخدا
گرگ تاج . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از چهاردانگه تابع هزار جریب . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 166).
-
نیم تاج
لغتنامه دهخدا
نیم تاج . (اِ مرکب ) نوعی از آرایش که به سر عروس می گذارند.(ناظم الاطباء). تاج کوچک مرصع به جواهر. جقه . تاجی که از دیبا بافند و به جواهر مرصع سازند. (از غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از فرهنگ فارسی معین ) : جامه ای دارد ز لعل و نیم تاجی از حباب عقل و دا...
-
پیروزه تاج
لغتنامه دهخدا
پیروزه تاج . [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) تاج از پیروزه .تاج فیروزه ای یا فیروزه درو درنشانیده : ز گستردنیها و از تخت عاج ز دیبا و دینار و پیروزه تاج .فردوسی .
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (مولانا...) (اِخ ) حسن از اعیان هرات بزمان شاهرخ تیموری ... و شیخ بهاءالدین عمر در زمان خاقان والا گهر میرزا شاهرخ فی سنه ٔ اربع و اربعین و ثمانمائه بعزیمت گذراندن حج اسلام و طواف تربت جنت رتبت حضرت خیرالانام علیه الصلوة و الس...