کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاجک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاجک
لغتنامه دهخدا
تاجک . [ ج ِ ] (اِ) اولاد عرب که در عجم بزرگ شده باشد و اکثر ایشان سوداگر باشند لهذا ازتاجک گاهی سوداگر مراد باشد. (غیاث اللغات از برهان و سراج ) (آنندراج ). مخفف تاجیک است یعنی اولاد عرب که درعجم بزرگ شده باشد. (انجمن آرا). با جیم مکسور مخفف تاجیک ب...
-
تاجک
لغتنامه دهخدا
تاجک .[ ج َ ] (اِ مصغر) در گیاهان ، چترک . چتری کوچک . اکلیل . رجوع به تاج گل شود.
-
جستوجو در متن
-
تاج گل
لغتنامه دهخدا
تاج گل . [ ج ِ گ ُ ] (ترکیب اضافی اِ مرکب ) عبارت از ذات گل است . (آنندراج ). چتر گونه ٔ گل . اکلیل گل . تاجک .
-
تاجیک
لغتنامه دهخدا
تاجیک . (ص ، اِ) غیر عرب و ترک را تاجیک نامند. (شرفنامه ٔ منیری ). تازیک وتاژیک ، بر وزن و معنی تاجیک است که غیر عرب و ترک باشد. (برهان ). || عرب زاده ای که در عجم کلان شود. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). فرزند عرب در عجم زاییده و برآمده را نیز گویند. (ب...