کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاجریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاجریزی
لغتنامه دهخدا
تاجریزی . (اِ مرکب ) گیاهی است که ثمرش در دوا استعمال میشود و نام عربیش عنب الثعلب است . (فرهنگ نظام ). گیاهی است که بته ٔ آن تاذرعی باشد و میوه ٔ آن خوشه هایی است . هر حبه ٔ آن به اندازه ٔ نخودی کوچک در اول سبز و سپس سرخ شود و دانه هاخرد در درون آن ...
-
واژههای مشابه
-
تاجریزی پیچ
لغتنامه دهخدا
تاجریزی پیچ . [ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی تاجریزی است . و انواع این پیچ در اغلب نقاط استپی ایران وجود دارد. (از درختان جنگلی ایران حبیب اﷲ ثابتی ص 61). تلثان ، حلوة مرّة.
-
جستوجو در متن
-
ذوالقمره
لغتنامه دهخدا
ذوالقمره . [ ] (ع اِ مرکب ) تاجریزی پیچ . رجوع به تاجریزی پیچ شود.
-
روزبارج
لغتنامه دهخدا
روزبارج . [ رَ ] (اِ مرکب ) تاجریزی (گیاه ). رجوع به تاجریزی شود.
-
شیرین تلخ
لغتنامه دهخدا
شیرین تلخ . [ ت َ ] (اِ مرکب ) یکی از گونه های تاجریزی است که به نام ثلثان و تاجریزی پیچ نیز خوانده می شود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
داردست
لغتنامه دهخدا
داردست . [ دَ] (اِ مرکب ) عنب الثعلب و تاجریزی . (ناظم الاطباء).
-
ثلثان
لغتنامه دهخدا
ثلثان . [ ث َ ل ِ / ث َ ل َ] (ع اِ) عنب الثعلب . سگ انگور. تاجریزی . طولیدون . فنا . (اختیارات بدیعی ). غرغره کردن با آب آن ورم زبانرا نافع باشد و خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان قاطع). رجوع به تاجریزی شود.
-
کامونی
لغتنامه دهخدا
کامونی . (اِ) انگور روباه و تاجریزی سیاه که عنب الثعلب مجنن نیز گویند. (ناظم الاطباء).
-
تاج ریزی سرخ
لغتنامه دهخدا
تاج ریزی سرخ .[ ی ِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی تاج ریزی دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز رجوع به تاجریزی شود.
-
تاج ریزی سیاه
لغتنامه دهخدا
تاج ریزی سیاه . [ ی ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ) یکی از انواع تاج ریزی با میوه های سیاه و سمی . رجوع به تاجریزی شود.
-
پیچ بادنجانی
لغتنامه دهخدا
پیچ بادنجانی . [ چ ِ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (در اطراف تهران ) تاجریزی . پیچ .
-
حب الفنا
لغتنامه دهخدا
حب الفنا. [ ح َب ْ بُل ْ ؟ ] (ع اِ مرکب ) تاجریزی . عنب الثعلب .
-
ثعالة
لغتنامه دهخدا
ثعالة. [ ث ُ ل َ ] (ع اِ) روباه ماده . || عنب الثعلب . تاجریزی . سکنگور. روباه تُربَک . || ثعالةالکلأ؛ گیاه خشک .