کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تابعه
لغتنامه دهخدا
تابعه . [ ب ِ ع َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث تابع. || جنی که عاشق انسان و همراه او باشد. (منتهی الارب ). || خادمه . (المنجد).
-
واژههای مشابه
-
تابعة
لغتنامه دهخدا
تابعة.[ ب ِ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم یحصبی اندلسی . محدث .
-
جستوجو در متن
-
خالونیت
لغتنامه دهخدا
خالونیت . (اِخ ) نام یکی از ممالک تابعه ٔ پارت ها بوده است .
-
متروپل
لغتنامه دهخدا
متروپل . [ م ِ رُپ ُ ] (فرانسوی ، اِ) حالت کشوری نسبت به کشورهای تابعه یا تحت الحمایه ٔ خود.
-
گاسیون
لغتنامه دهخدا
گاسیون . [ ی ُ ] (اِخ ) از جمله بنادر معروف ممالک تابعه ٔ ایران واقع در کنار دریای مغرب من جمله در مصر است . رجوع به ایران باستان صص 1510 - 1511 شود.
-
ریوش
لغتنامه دهخدا
ریوش . [ ری وَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای تابعه ٔ شهرستان کاشمر، دارای دو دهستان و 28 آبادی و در حدود 15427 تن جمعیت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
مسحل
لغتنامه دهخدا
مسحل . [ م ِ ح َ ] (اِخ ) نام جنّیه ای که عاشق اعشی بود. (از منتهی الارب ). نام تابعه ٔ اعشی که از جنیّان بود و اعشی گمان می برد که او را دنبال می کند. (از اقرب الموارد).
-
یامچی
لغتنامه دهخدا
یامچی . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای تابعه ٔ بخش مرکزی شهرستان مرند است که از 32 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن بالغ بر 21738 تن است . مرکز این دهستان دهی به همین نام است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کارینا
لغتنامه دهخدا
کارینا. (اِخ ) چهارمین مملکت از ممالک تابعه ٔ پارت که بواسطه ٔ ولات اداره میشده اند، بروایت گوت شمید درست معلوم نیست کجا بوده ،باید نهاوند باشد. (از ایران باستان چ 2 ص 2651).
-
حمص
لغتنامه دهخدا
حمص . [ ح ِ ] (اِخ ) نام شهرکی است از ایالت حما که به انضمام نواحی تابعه اش قصیر و ایکی قپولی از 109 پارچه ده ترکیب یافته و قریب 50000تن جمعیت دارد. اراضی آن حاصلخیز و محصولاتش فراوان است و مراتع و جنگلهای بسیار دارد. (قاموس الاعلام ).
-
پینوزو
لغتنامه دهخدا
پینوزو. [ ن ُ زُ ] (اِخ ) قصبه ای است در خطه ٔ والنسیا (بلنسیه ) از اسپانیا در ایالت آلیکنت و در 47 هزارگزی جنوب غربی آلیکنت در کنار یکی از انهار تابعه ٔ نهر سگوره واقع است و قسمت علیای آن محتوی مقدار کلی از نمک باشد و پاره ای از آبهای شور هم در اینج...
-
کاغذکنان
لغتنامه دهخدا
کاغذکنان . [ غ َ ک ُ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان هروآباد است این بخش یکی از حاصلخیزترین بخشهای شهرستان هروآباد بوده و در قسمت جنوب باختری هروآباد واقع و حدود آن به شرح زیر است . از طرف شمال به بخش سنجبد و از جنوب ببخش مرکزی شهرستان زن...
-
ورگهان
لغتنامه دهخدا
ورگهان . [ وَ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش هوراند شهرستان اهر، که در قسمت جنوب خاوری بخش قرار گرفته و آب و هوای نسبتاً گرمسیری دارد. آب آن و قراء تابعه از قره سو و رودخانه ٔ کجرود و چشمه تأمین می شود. مرکز دهستان آبادی ورگهان است ...