کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاباق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاباق
لغتنامه دهخدا
تاباق . (اِ) چوب دستی را گویند و آن چوب گنده ای است که بیشتر قلندران بر دست گیرند. (آنندراج ) (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
طاباق
لغتنامه دهخدا
طاباق . (ع اِ) خشت پخته ٔ کلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آجر بزرگ . (فهرست مخزن الادویه ).
-
جستوجو در متن
-
تایاق
لغتنامه دهخدا
تایاق . (اِ) تاباق و چوب دستی و چوب گنده ای که قلندران در دست گیرند. (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 281 شود : خلاف امر را کرده بهانه زده تایاق بر سر رستمانه .میرنظمی (لسان العجم شعوری ایضاً).