کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأیید 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تأیید
لغتنامه دهخدا
تأیید. [ ت َءْ ] (ع مص ) نیرومند کردن . (زوزنی ) (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (ازاقرب الموارد) (از قطر المحیط). نیرو و قوت دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیرو دادن . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). توانا گردانیدن . (آنندراج ). توانا کردن .(فرهنگ...
-
جستوجو در متن
-
تأییدات
لغتنامه دهخدا
تأییدات . [ ت َءْ ] (ع اِ) ج ِ تأیید. رجوع به تأیید شود.
-
مؤیدرای
لغتنامه دهخدا
مؤیدرای . [ م ُ ءَی ْ ی َ ] (ص مرکب ) که رأی و اراده ٔ او مورد تأیید خداوند جهان است . که خدا رأی و فکر و عزم او را تأیید و پشتیبانی می کند.آنکه رایش مؤید به تأیید آسمانی است : کیست جز خواجه ٔ مؤیدرای احمد مرسل آن رسول خدای . نظامی .و رجوع به...
-
مؤید شدن
لغتنامه دهخدا
مؤید شدن . [ م ُءَی ْ ی َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مورد تأیید آسمانی قرارگرفتن . از سوی خدا تأیید و حمایت شدن : کسی کآمد در این خلوت به یکرنگی مؤید شدچه پیر عابد زاهد چه رند مست دیوانه . سعدی .و رجوع به مؤید شود.
-
نامؤید
لغتنامه دهخدا
نامؤید. [ م ُ ءَی ْ ی َ ] (ص مرکب ) بی تأیید. ناموفق . تأییدناشده . مقابل مؤید. رجوع به مؤید شود.
-
کیشن
لغتنامه دهخدا
کیشن . [ ش َ ] (اِ) پالهنگ . || سرب و رصاص . (ناظم الاطباء). سرب ، ولی شاهدی این معنی را تأیید نکرده است . (از اشتینگاس ).
-
دبص
لغتنامه دهخدا
دبص . [ دَ ب َ ] (ع مص )زیاد شدن چربی . (ناظم الاطباء). || درخشان شدن زره . (زوزنی ). اما از منابع دیگر تأیید نشد.
-
نچ نچ کردن
لغتنامه دهخدا
نچ نچ کردن . [ ن ُ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ،تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن . || مِن مِن کردن . خرده گیری کردن .
-
ابدان
لغتنامه دهخدا
ابدان . [ اَ ] (اِ) دودمان . تبار. خاندان . || (ص ) سزاوار. مستحق . و بعض فرهنگها این کلمه را با ذال معجمه ضبط کرده اند. و هر دو صورت به تأیید شواهد محتاج است .
-
توانا کردن
لغتنامه دهخدا
توانا کردن . [ ت ُ / ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تأیید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تعزیز. تطویع. (منتهی الارب ). و رجوع به توانا شود.
-
دبسة
لغتنامه دهخدا
دبسة. [ دُ س َ ] (ع اِمص ) خرماگونی . (مهذب الاسماء). چنین است در یک نسخه ٔخطی مهذب الاسماء و در دو نسخه ٔ دیگر خطی کتابخانه ٔ مؤلف نیامده است و از منابع دیگر نیز تأیید نشد.
-
نچ نچ
لغتنامه دهخدا
نچ نچ . [ ن ُ ن ُ ] (اِ صوت ) صدائی که به علامت تأسف از کار ناخوشایند یا غیرمنتظری که دیگری کرده است از دهان برآرند، یا هنگامی که بخواهند از تأیید کار و سخن کسی سر باززنند.
-
مصوبات
لغتنامه دهخدا
مصوبات . [ م ُ ص َوْ وَ ] (ع اِ) ج ِ مصوبة. قوانین و مقررات و احکامی که بوسیله ٔ مقام یا گروه یا مجلس و یا انجمنی مورد تأیید و تصویب قرار گرفته باشد.
-
خبره پسندی
لغتنامه دهخدا
خبره پسندی . [ خ ِ / خ ُ رَ / رِ پ َ س َ ] (حامص مرکب ) حالت خبره پسند. حالتی که در شیئی است و مورد تأیید خبره قرار می گیرد.