کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیون
لغتنامه دهخدا
بیون . [ ب َ ] (اِ) مخفف ابیون ، افیون . (حاشیه ٔ برهان ). پیون . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). اپیون . افیون . (برهان ) (مجمع الفرس ) (اوبهی ).
-
بیون
لغتنامه دهخدا
بیون . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) چاه فراخ دورتک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چاه دورفرود. (مهذب الاسماء). چاههای عمیق وسیع. (برهان ). گاوچاه . (یادداشت مؤلف ).
-
بیون
لغتنامه دهخدا
بیون . [ ب ُ ] (ع مص ) بین . بیون . بینونة. بمعنی بین مصدری است . (از منتهی الارب ). رجوع به بین شود.
-
بیون
لغتنامه دهخدا
بیون . [ ب ُ] (ع اِ) ج ِ بین . (منتهی الارب ). رجوع به بین شود.
-
جستوجو در متن
-
گاوچاه
لغتنامه دهخدا
گاوچاه . (اِ مرکب ) چاه فراخ و بسیار ژرف و دورتک . بَیون . (منتهی الارب ). رجوع به گاوچه شود.
-
بین
لغتنامه دهخدا
بین . (ع اِ) کرانه . (منتهی الارب ). ناحیه . (اقرب الموارد). کرانه . (ناظم الاطباء). حدفاصل میان دو زمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). حدفاصل میان دو چیز. (ناظم الاطباء). || ارتفاع زمینی که با ریگ و گل و سنگ درآمیخته باشد. (منتهی الارب ) (ناظم ...