کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیلاق
لغتنامه دهخدا
بیلاق . (اِ) خانه ای سرد که جهت تابستان در زیر زمین کنند. (آنندراج ). جای سرد که در زیر زمین جهت تابستان کنند. (ناظم الاطباء). احتمال اینکه دگرگون شده ٔ ییلاق (منسوب به یای ترکی = تابستان بمعنی جای تابستانی ) باشد نیز هست . || گل . || شکوفه . || باغ ...
-
بیلاق
لغتنامه دهخدا
بیلاق . (اِخ ) دهی از دهستان رستاق بخش خمین کمره ٔ شهرستان محلات است و 282 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
جستوجو در متن
-
دره ساکی
لغتنامه دهخدا
دره ساکی . [ دَرْرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 6هزارگزی شمال خرم آباد و 5هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه ، با 180 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . ساکنین آن از طایفه ٔ بیرالوند هستن...
-
کاکه جوب
لغتنامه دهخدا
کاکه جوب . [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج که در 50هزارگزی شمال خاور سنندج کنار رودخانه ٔ قوری چای واقع است . زمین آن جلگه ای و سردسیر است و 355 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات و توتون و شغل اها...
-
جغد
لغتنامه دهخدا
جغد. [ ج ُ ] (اِ) پرنده ای است از تیره ٔ «بوبنیده » که در پرهای دور چشمش دوائر نامنظمی است و همان پرها شاخکهای گوش او را تشکیل میدهد. دردنیا سی نوع از این پرنده هست که یک نوع معروف آن «براشیوت » در همه جا یافت میشود. جغد جنگلی نوعی از این پرنده است و...