کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیعات
لغتنامه دهخدا
بیعات . [ ] (اِخ ) نام کوهی است در میان قراقورم و بیش بالیغ : و در مقدمه ایلچیان بفرستادند تا از کوه بیعات که میان قراقورم و بیش بالیغ است ... (جهانگشای جوینی ). رجوع به قراقورم شود.
-
بیعات
لغتنامه دهخدا
بیعات . [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ بَیعة. (اقرب الموارد). رجوع به بیعة شود.
-
بیعات
لغتنامه دهخدا
بیعات . [ ب َی ْ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ بَیِّعة. (لسان العرب ). رجوع به بیعة شود.
-
واژههای همآوا
-
بیاعة
لغتنامه دهخدا
بیاعة. [ ع َ ] (ع اِ) متاع و کالای فروختنی . ج ، بیاعات . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بیعة
لغتنامه دهخدا
بیعة. [ ب َی ْ ی ِ ع َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث بَیِّع، زن نیک فروشنده و خرنده . ج ، بَیِّعات . (از لسان العرب ).
-
بیعة
لغتنامه دهخدا
بیعة. [ ع َ ] (ع اِ) کلیسای نصاری یا معبد یهودان . (از لسان العرب ). کلیسای ترسایان . ج ، بیَع، بیَعات ، بیعات . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). کلیسا و در اسپانیا بَیْعَه تلفظ شود. (از دزی ج 1 ص 136). کنشت ترسایان . (زمخشری ). کلیسای ترسایان . (ترجما...