کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیدشهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیدشهر
لغتنامه دهخدا
بیدشهر. [ ش َ ] (اِخ ) (خره ٔ...) در قدیم بلوکی علیحده بود و اکنون با بلوک جویم ابواحمد یک بلوک شمرده اند از گرمسیرات فارس است . نخلستانها داشت و باغهای مرکبات و انار در جائی که آب جاری دارد بود و اکنون جز چند درخت نخل کهنه باقی نمانده است و این دو ب...
-
بیدشهر
لغتنامه دهخدا
بیدشهر. [ ش َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان بیدشهر است که در بخش جویم شهرستان لار واقع است و دارای 1069 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
جستوجو در متن
-
کلات
لغتنامه دهخدا
کلات . [ ] (اِخ ) قریه ای است دوفرسنگی جنوب بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
کلار
لغتنامه دهخدا
کلار. [ ک َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگ و نیمی جنوب بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
هرم
لغتنامه دهخدا
هرم . [ هََ رَ ] (اِخ ) قریه ای است در هفت فرسنگی میان شمال و مشرق بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ). از اعمال کارزین . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).
-
جلال آباد
لغتنامه دهخدا
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای بلوک جویم و بیدشهر فارس . (مرآت البلدان ).
-
رزک
لغتنامه دهخدا
رزک . [ رِ زَ ] (اِخ ) قریه ای است در دوازده فرسنگی میان شمال و مغرب بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
سیاه منصور
لغتنامه دهخدا
سیاه منصور. [ م َ ] (اِخ ) هفت فرسخ میانه شمال و مغرب بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
احمدمحمود
لغتنامه دهخدا
احمدمحمود. [ اَ م َ م َ مو ] (اِخ ) قریه ای است بچهارفرسنگی شمالی بیدشهر. (فارسنامه ).
-
هود
لغتنامه دهخدا
هود. (اِخ ) دهی است از دهستان بیدشهر شهرستان لار. دارای 489 تن سکنه ، آب آن از چاه و محصول عمده اش غله و صیفی و کار دستی مردم آنجا گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
گلار
لغتنامه دهخدا
گلار. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیدشهر بخش جویم شهرستان لار، واقع در 54هزارگزی جنوب جویم و شمال کوه بوسار. هوای آن گرم و 295 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما است . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم و چادرشب بافی است . راه...
-
جانی آباد
لغتنامه دهخدا
جانی آباد. (اِخ ) قریه ای است از قراء بلوک جویم (خواجه ) و بیدشهر از بلوکات فارس . واقع در جلگه و از شمال بجنوب طول آن چهارفرسخ است و عرض آن نیز همینقدر است . رودخانه ای که منبعش ازین بلوک است ، پس از آنکه زراعت اینجا را مشروب میسازد رو بجنوب بفیروزآ...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شمال باختری لارکنار راه فرعی خنج به بیدشهر. ناحیه ای است واقع در دامنه . گرمسیر و مالاریایی . دارای 215 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، خرما، پنبه ، ...
-
قلات
لغتنامه دهخدا
قلات . [ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیدشهر بخش جویم شهرستان لار واقع در 51 هزارگزی جنوب جویم ، جنوب کوه هیرم . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریایی است . سکنه ٔ آن 476 تن است . آب آن از چاه و محصول آن غلات ، خرما و شغل اهالی زراعت و صنا...