کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بگنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بگنگ
لغتنامه دهخدا
بگنگ . [ ب َ ن َ ] (اِ) حیوان دم بریده را گویند. (برهان ) (رشیدی ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (جهانگیری ). رجوع به بکنک شود.
-
جستوجو در متن
-
بکنک
لغتنامه دهخدا
بکنک . [ ب ِ ک َ / ب َ ن َ ] (اِ) بگنگ . حیوان دم بریده را گویند. (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (سروری ) (از انجمن آرا) (از غیاث ).
-
ب
لغتنامه دهخدا
ب . (حرف ) حرف دوم است از الفباء فارسی و نیز حرف دوم از الفبای عربی و همچنین حرف دوم از ابجد و آنرا «با» و «باء» و «بی » خوانند. و آن یکی از حروف محفوره ، شفهیه ، لاقه . (المزهر ص 160). قلقله و هوائیست . (برهان در کلمه ٔ هفت حرف هوائی ). و در حساب جُ...