کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَاقِين پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بازپس مانده
لغتنامه دهخدا
بازپس مانده . [ پ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) عقب مانده . بدنبال مانده . باقی . ج ، بازپس ماندگان . باقین . عقب ماندگان . بدنبال ماندگان : وزین بازپس ماندگان قبائل بجز غمر غمرالردائی نبینم .خاقانی .
-
باغین
لغتنامه دهخدا
باغین . (اِخ ) از آبادیهای قدیم نزدیک شهر کرمان . مؤلف تاریخ کرمان آرد : عمروبن خلف (صفاری ) از گواشیر حرکت کرده در باغین تلاقی فریقین (با ابوجعفر دیلمی ) شد. (تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 69). غز از باغین در کنار نهر ماهان فرود آمد و صدهزار نفس ر...